موسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی بررسی کرد: تحلیلی بر نفوذ تجاري ايران در كشورهاي جنوب غربي آسيا تجاری

1) مقدمه
طي سال‌هاي اخير دامنه نفوذ ايران در بازارهاي صادراتي دنيا رو به كاهش گذاشته و درآمدهاي ارزي كشور را با چالش‌هاي جدي مواجه نموده است. با توجه به برخي شرايط پيش‌آمده، روابط تجاري ميان ايران و همسايگانش از شرايطي به‌مراتب بهتر از روابط تجاري ايران با ساير كشورهاي جهان توسعه‌یافته است. بدین‌جهت تمركز ايران بر بهبود و توسعه روابط با كشورهاي منطقه جنوب غربي آسيا باعث توسعه نفوذ كشور در بازارهاي مزبور خواهد شد كه البته اين امر مستلزم رتبه‌بندي كشورهاي مناسب‌تر جهت توسعه روابط فی‌مابین خواهد بود. ازآنجایی‌که متغيرهاي سياسي در شكل‌دهي به نفوذ ايران در بازارهاي منطقه نقش كليدي دارند، بنابراين در اين مقاله تلاش خواهد شد تا تأثیر اين متغيرها بر آينده حضور ايران در اين بازارها نيز موردبحث قرار گيرد. سپس جهت توسعه نفوذ ايران در بازارهاي منطقه و تعيين مناسب‌ترین كالاها، اولويت‌بندي كالايي صورت گيرد. پس از اولويت‌بندي كشورها و كالاهاي مناسب صادراتي، مشكلات و فرصت‌ها بر سر راه توسعه صادرات كشور در بازارهاي منطقه، مورد شناسايي قرارگرفته و سپس راهكارهاي مناسب به‌منظور افزايش صادرات ايران به كشورهاي منطقه ارائه مي‌گردد. ارتقای ضریب نفوذ تجاري ايران در بازار کشورهای هم‌جوار از اهداف سیاست تجاری و در چارچوب سیاستهای اقتصاد مقاومتی است. در این گزارش موسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی به بررسي نفوذ تجاري ايران در كشورهاي منطقه چشم‌انداز شامل كشورهاي جنوب غربي آسيا پرداخته است.
2) نفوذ تجاری ایران
بررسي موقعيت ايران در 22 كشور منطقه سند چشم‌انداز نشان می‌دهد کشور ایران فقط در بازار كشورهاي افغانستان و عراق دارای موقعيت و نفوذ تجاري مناسب می‌باشد و توانسته به‌عنوان سومين كشور تأمین‌کننده نياز وارداتي، حضوري قابل‌اعتنا در اين بازارها به‌دست آورد كه البته طبق آخرين اطلاعات سهم كشور از بازار عراق رو به كاهش است. گفتنی است ایران در بازار كشور ارمنستان دارای جايگاه چهارم و در بازار تاجيكستان و تركمنستان دارای رتبه پنجم به‌عنوان تأمین‌کنندگان نيازهاي وارداتي اين كشورها قرار دارد. جایگاه ایران در بازار ساير كشورهاي منطقه از رتبه سيزدهم در بازار عمان تا رتبه هشتادوهشتم در بازار بحرين متغیر است. به‌طور دقیق‌تر وضعيت نفوذ ايران تنها در كشورهاي افغانستان، عراق، ارمنستان، تاجیکستان و ترکمنستان تا حدودي قابل‌قبول است (اين پنج كشور صرفاً 5.4 درصد از كل واردات جهاني كشورهاي موردبررسی را دارند) و در ساير كشورهاي منطقه سند چشم‌انداز (هفده كشور) كه 94.6 درصد كل واردات كشورهاي منطقه را دارند، فاقد جايگاه مناسب است.
3) اولویت‌بندی کشور‌ها منطقه جهت توسعه روابط تجاری
ارتقای نفوذ تجاري ايران در بازار کشورهای هم‌جوار از اهداف سیاست تجاری و در چارچوب سیاست‌‌‌های اقتصاد مقاومتی است؛ ضمن آنكه بر پایه اهداف سند چشم‌انداز ايران مي‌بايست در سال 1404 به قدرت اول منطقه‌اي تبديل شود. جهت نيل به چنين هدفي موسسه مطالعات و پژوهش‌هاي بازرگاني اقدام به رتبه‌بندي بهترين كشورها براي توسعه روابط تجاري ايران با آن‌ها نموده است. در اين رتبه‌بندي متغيرهاي اقتصادي در كنار متغيرهاي سياسي موردتوجه قرارگرفته است. اين متغيرها عبارت‌اند از چهار شاخص‌ اقتصادی شامل 1-فرصت‌هاي بازار 2-سهم از بازار 3-اندازه اقتصاد 4-اندازه تجارت و سه شاخص سياسي 1-شاخص حکمرانی،2- شاخص نوع روابط سیاسی کشورهای منتخب با ایران و 3-شاخص نگاه افکار عمومی کشورهای منتخب به ایران، است.
نتايج مطالعه مبتنی بر اولويت‌بندي تجاري كشورهاي منطقه با ديدگاه توسعه روابط تجاري نشان میدهد پنج كشور عراق، تركمنستان، تركيه، افغانستان، پاكستان، دارای پتانسیل توسعه سریع‌تر روابط تجاری هستند. کشورهای قزاقستان، امارات، عمان، ارمنستان، سوريه، لبنان، گرجستان، آذربايجان، تاجيكستان و قطر در رتبههای بعدی قرار دارند. البته لازم به ذکر است برقراري روابط تجاري در منطقه از ويژگي‌هاي خاصي برخوردار است كه مي‌بايست در توسعه روابط موردتوجه قرار گيرند.
در اغلب اقتصادهای منطقه چشم‌انداز، دولت بازیگر مسلط محسوب می‌شود و بهطور مستقیم یا غیرمستقیم، اقتصاد را کنترل می‌کند. همین امر باعث شده تا مناسبات اقتصادی در سایه نوع تعاملات سیاسی دولت‌ها قرار گیرد. لذا نفوذ تجاری ایران در کشورهایی که با آن‌ها مناسبات سیاسی نزدیکی دارد، در قیاس با سایرین متفاوت است.
4) عملکرد سیاست خارجی در راستای گسترش نفوذ تجاری
نتایج مطالعه نشان می‌دهد سیاست خارجی با نوعي دوگانگي در گسترش نفوذ تجاری کشور در منطقه مواجه است:
 از يكسو روشن است که ایران در دهه‌های اخیر مسیر ژئوپليتیک قدرت‌یابی را برگزیده و در این چارچوب نفوذ در سرزمین‌ها و ساختارهای سیاسی کشورهای منطقه را اولویت بخشیده است. از همین روست که اکنون ایران مهم‌ترین بازیگر در عرصه ژئوپليتیک منطقه است.
 از دیگر سو، قدرت‌یابی ژئوپليتیکی ایران به بهای محدود شدن برخی بازارهای منطقه و حاشیه‌نشینی کشور در ژئو اکونومیك منطقه به‌دست‌آمده است، زیرا دولت‌هایی که با ایران دچار تعارض شده‌اند، بازار خود را به روی فضای اقتصادی ایران بسته‌اند. رفتار عربستان، بحرين و كويت نمونه چنین عكس‌العملي است. به نظر مي‌رسد مادامی‌که ایران مسیر قدرت‌یابی ژئوپليتیکی را تداوم بخشد، گسترش نفوذ تجاری کشور در منطقه با موانع ساختاری روبرو خواهد بود.
مطالعه حاضر مسیر قدرت‌یابی ژئواکونومیک به معنای اولویت‌بخشی به فتح بازارها، نفوذ در ساختارهای اقتصادی و مالی کشورهای منطقه سند چشم‌انداز را به¬عنوان راهبرد بدیل در سیاست منطقه‌ای ایران پیشنهاد می‌کند؛ به‌گونه¬ای که تغییر در مسیر قدرت‌یابی کشور از ژئوپليتیک به ژئو اکونومیک بیشتر به تأمین منافع ملی کمک می‌کند. بااین‌حال ممکن است به دلایلی تغییر دادن مسیر قدرت‌یابی ایران از رویکرد ژئوپلیتیک به ژئواکونومیك در شرایط کنونی امکان‌پذیر نباشد. در چنین شرایطی، مسیر دومی که سیاست خارجی می‌تواند بدان واسطه در گسترش حداقلی نفوذ تجاری کشور مؤثر واقع گردد، به حرکت درآوردن تجارت به دنبال پرچم است؛ بدان معنا که تمرکز دیپلماسی اقتصادی بر گسترش نفوذ ژئو اکونومیک در بازار کشورهایی قرار گیرد که از مناسبات نزدیک یا عادی با ایران برخوردارند. به دیگر سخن، خطوط نفوذ تجاری کشور به‌موازات خطوط نفوذ ژئوپليتیک کشیده شود و ایران از نفوذی که در ساختارهای سیاسی این کشورها برخوردار است برای گسترش نفوذ شرکت‌های ایرانی در بازار کشورهاي منطقه بهره گیرد. لكن به دلیل محدوديت بازار اين كشورها از یکسو و احتمال چرخش‌هاي سياسي كشورهاي مذكور از سوی ديگر، اين مسير هم نمي‌تواند راهگشا باشد. دراین‌ارتباط، تلاش براي جداسازي روابط اقتصادي از تنش‌هاي سياسي (كاري كه تركيه به دنبال آن است) و يا توليد مشترك در كشورهاي دوست و صدور كالا‌ها به ديگر كشورهاي منطقه قابل تأمّل خواهند بود.
5) پتانسیل‌های صادرات ایران به کشور‌های منطقه
ازآنجایی‌که شناسايي پتانسيل صادراتي ايران با كشورهاي موردنظر، مي‌تواند برآورد مناسبي از روابط تجاري آينده بين ايران و اين كشورها را ارائه دهد، پتانسيل‌هاي تجاري ايران با كشورهاي منطقه جنوب غربي آسيا بررسی‌شده است. شاخص‌هاي متعددي براي بررسي پتانسيل‌هاي تجاري ميان كشورها، وجود دارد كه اين شاخص‌ها با توجه به هدف پژوهش قابل انتخاب هستند.
به‌طورکلی شاخص‌های تعیین پتانسیل تجاری در دو گروه قابل دسته‌بندی هستند. دسته اول شاخص‌های هستند که امکان یا عدم امکان توسعه تجارت را تعیین می‌کنند ولی میزان عددی افزایش تجارت را ارائه نمی‌دهند. روش آلن، روش درایسدل و ... ازجمله این روش‌ها هستند. دسته دوم شاخص‌هایی هستند که علاوه بر امکان یا عدم امکان توسعه تجارت، میزان عددی پتانسیل تجاری را نیز ارائه می‌دهند. در این پژوهش با توجه به اهداف موردنظر كه بررسي امكان توسعه روابط تجاري ميان ايران و كشورهاي منطقه جنوب غربی آسيا مي‌باشد، روش پتانسيل تجاري ساده، به کار گرفته‌شده است.
نتایج مطالعه نشان میدهد ايران در صادرات کالاهای صنعتی در بازارهای زیر داراي بيشترين ظرفيت و پتانسيل صادراتي مي‌باشد:
    افغانستان: انواع خنككننده؛ ماشین‌آلات‌ سورتینگ‌؛ تراكتورها؛ ماشين‌هاي‌ ظرف‌شویی و یخچال‌‌ خانگي‌
افغانستان با 95 كالاي داراي پتانسيل وارداتي بيش از یک‌میلیون دلار از ايران در ميان كشورهاي عضو منطقه رتبه اول را دارا مي‌باشد. هرچند كه ايران از ميان كالاهاي پتانسيل‌دار (بيش از یک‌میلیون دلار) از پتانسيل صادراتي 53 كالا استفاده نكرده يا به عبارتی 55.8 درصد از پتانسيل صادراتي ايران به افغانستان بلااستفاده مانده است.
    پاکستان: ماشينهاي‌ رختشويي‌ خانگي؛ موتورسیکلت؛ ماشينهاي‌ ظرف‌شویی و يخچال‌ فريزر
پاكستان در رتبه دوم با 86 كالاي داراي پتانسيل وارداتي با ارزش بيش از یک‌میلیون دلار قرار دارد. بررسي حاصل نشان مي‌دهد كه ايران از 34.9 درصد از پتانسيل صادراتي خود به پاكستان استفاده نكرده است.
    عراق: ميله‌ها از آهن‌ يا از فولادهاي‌ غيرممزوج؛ وسايط‌ نقليه‌؛ برنج؛ انواع خنككننده؛ تراكتور‌؛ ظرفشويي و روشويي‌؛ ماشين‌هاي‌ ظرفشويي و يخچال خانگي
عراق با 54 كالاي داراي پتانسيل وارداتي بيش از یک‌میلیون دلار از ايران رتبه سوم را به خود اختصاص داده است. از ميان اين كالاهاي پتانسيل ‌دار ايران در رابطه با 14 كالا با پتانسيل صادراتي بيش از یک‌میلیون دلار به عراق صادراتي نداشته و به عبارتی 25.9 درصد از اين پتانسيل بلااستفاده مانده است.
    تركمنستان: اسكلت‌ فلزي‌ و اجزاء و قطعات آن؛ ميلهها از آهن‌ يا از فولادهاي‌ غیر ممزوج؛ لوله‌ها؛ وسايط‌ نقليه‌ موتوري‌ حمل‌ونقل‌ عمومي؛ كفش؛ شيشه فلوت؛ لوازم بهداشتی و يخچال‌ خانگی
تركمنستان نيز با 24 كالاي پتانسيل‌دار در ميان كشورهاي مذكور رتبه چهارم را دارا مي‌باشد. ازآنجایی‌که ايران از ميان كالاهاي با پتانسيل صادراتي بيش از یک‌میلیون دلار در رابطه با 9 تاي آن‌ها صادراتي به تركمنستان نداشته حدود 37.5 درصد از ظرفيت صادراتي كشور به تركمنستان بلااستفاده مانده است
6) بررسي نقاط ضعف، مشكلات و فرصت‌ها نفوذ ايران در بازار كشورهاي منطقه
عوامل مختلفي چون عوامل سياسي، برند ملي، ضعف‌هاي بوروکراتیک و مشكلات در توليد ازجمله علل مهم در نفوذ اندك ايران در كشورهاي مزبور مي‌باشد. طراحي استراتژي توليد و تجارت، استراتژي برقراري روابط سياسي با كشورهاي ديگر، جذب فنّاوری‌های نوين، بهبود زیرساخت‌ها و فراهم شدن امكان برنامه‌ريزي بلندمدت ازجمله راهكارهاي توسعه نفوذ ايران در بازارهاي منطقه مي‌باشند.
مشكلات عملياتي حضور ايران در بازارهاي صادراتي عبارت‌اند از توان اندك رقابتي در بازارهاي بين‌المللي، بروز مشكلات در بازارهاي هدف صادراتي، نبود استراتژي توسعه صنعتي، مشكلات زيرساختي، نبود استراتژي توسعه تجاري، مشكلات در همكاري‌هاي بين‌المللي، عدم امكان برنامه‌ريزي بلندمدت می‌باشد.
7) جمع‌بندی و راهكارهاي افزایش نفوذ تجاری ایران
یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که عوامل سیاسی تأثیرات تعیین‌کننده‌ای بر تعاملات تجاری ایران و کشورهای منتخب دارند. بعلاوه، رتبه کشورهای منتخب در شاخص حکمرانی نیز بر نفوذ تجاری پایدار ایران در منطقه تأثیر می‌گذارد. بر مبنای تأثیرگذاری عوامل سیاسی، روابط ایران با کشورهای منتخب بسیار متفاوت است. ایران با برخی از این کشورها متحد است و با برخی دیگر درگیر جنگ نیابتی است. اغلب کشورهای حاشیه خلیج‌فارس از کمترین زمینه سیاسی برای گسترش تعاملات تجاری با ایران برخوردارند. از دیگر سو عراق، کشورهای آسیای مرکزی، افغانستان، پاکستان و عمان بهترین زمینه سیاسی برای گسترش روابط تجاری با ایران را دارند. بعلاوه، در داخل ایران زمینه‌های حقوقی و قانونی لازم برای توسعه نفوذ تجاری ایران در منطقه، مناسب نیست. کیفیت قوانین ایران بسیار پایین است و این کشور با هیچ‌یک از کشورهای منتخب موافقت‌نامه تجارت آزاد منعقد نکرده است. كشورها با استفاده از هفت شاخص نفوذ تجاري، سهم از اقتصاد جهاني، سهم از تجارت جهاني، نرخ رشد آتي توليد ناخالص داخلي، شاخص حكمراني خوب، سطح روابط و ديدگاه ملل رتبه‌بندي شدند و پنج كشور عراق، پاكستان، افغانستان، تركمنستان و ازبكستان به‌عنوان مناسب‌ترین كشورهاي منطقه جهت توسعه روابط انتخاب شدند.
با بررسي پتانسيل تجاري كالاهاي مناسب براي توسعه نفوذ تجاري ايران بدين كشورها مشخص شد كه عمدتاً شامل فرآورده‌هاي حاصل از نفت و پتروشيمي، محصولات معدني و محصولات كشاورزي مي‌باشد.
در بررسي نقاط ضعف صادرات كالاهاي منتخب به كشورهاي منطقه مشخص گرديد كه عوامل مختلفي چون عوامل سياسي، برند ملي، ضعف‌هاي بوروکراتیک و مشكلات در توليد ازجمله علل مهم در نفوذ اندك ايران در كشورهاي مزبور مي‌باشد. طراحي استراتژي توليد و تجارت، استراتژي برقراري روابط سياسي با كشورهاي ديگر، جذب فنّاوری‌های نوين، بهبود زیرساخت‌ها و فراهم شدن امكان برنامه‌ريزي بلندمدت ازجمله راهكارهاي توسعه نفوذ ايران در بازارهاي منطقه مي‌باشند.
در چارچوب این مطالعه پیشنهادشده است دیپلماسی تجاری و اقتصادی کشور بر عراق، افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی– قفقاز که ایران در این کشورها یا از نفوذ ژئوپليتیک برخوردار است و یا مناسبات عادی با دولت‌های آنان دارد متمرکز گردد. شایان‌ذکر است پیگیری این گزینه، احتمالاً جهش استراتژیکی در میزان نفوذ تجاری ایران در منطقه ایجاد نخواهد کرد زیرا برخلاف کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس و ترکیه که بزرگ‌ترین و پویاترین بازارهای منطقه به شمار می‌آیند، بازار کشورهای شریک و همکار ایران در منطقه کوچک است و در برخی از آن‌ها همچون افغانستان، نفوذ ایران تقریباً به وضعیت اشباع رسیده است. با عنایت به ملاحظات فوق، جهت نفوذ و ماندگاری در بازارهای مورداشاره برخی اقدامات سیاستی مانند تدوین سند دیپلماسی اقتصادی منطقه‌اي، امضاي موافقت‌نامه‌های دو و چندجانبه، تبیین شفاف راهبردهای پیشبرد منافع تجاری ایران در بازارهاي هدف با همکاری وزارت امور خارجه، تبيين استراتژي توسعه روابط سياسي-اقتصادي با جهان، جذب فنّاوری‌های نوين، امكان برنامه‌ريزي بلندمدت و بهبود زيرساخت‌ها بهبود زيرساختهاي سخت‌افزاری و نرم‌افزاری براي تولید صادرات گرا و انجام سرمايه‌گذاري‌هاي مشترك دركشورهاي دوست، بازاريابي متمركز و جا انداختن برند ساخت ايران موردنیاز است.

محصولات پژوهشی
ارتباط با ما

 آدرس: تهران، خيابان كارگر شمالی، روبروی پارك لاله، ساختمان ١٢۰٤
 تلفن: ٦٦٤٢٢٣٧٨-٨۰
 دورنگار: ٦٦٩٢٩٦٣٤
 پست الكترونيک: info@itsr.ir