پیش شرط های ارتقای جایگاه ایران در زنجیره ارزش جهانی

در شرایط کنونی اقتصاد جهانی، تقطيع بين المللي فرايندها و مراحل مختلف توليد در قالب زنجیره های جهانی ارزش، فرصتهاي بيشتري به كشورهاي درحال توسعه و حتي كشورهاي باكمترين درجه توسعه يافتگي مي دهد تا بر اساس منابع و مزيتهاي نسبي خود ازجمله نيروي كار ارزان به مرحله يا سطحي از  زنجيره هاي جهاني ارزش وارد شده و بتدريج بكوشند تا به مراحل و سطوح بالاتر ارتقا يابند. كشورهاي توسعه يافته اي كه حتی توان توليد تمامی قطعات يك كالاي نهايي را دارند، ترجيح مي دهند از منابع و مزيتهاي نسبي ساير كشورها براي توليد كالايي با قيمت و كيفيت بهتر و رقابتي تر بهره گيرند. مشاركت در زنجيره هاي جهاني ارزش باعث مي شود كه اين كشورها به توليد و رقابت در سطحي جهاني دست يابند، به جاي آن كه به ايجاد صنايعي منزوي و حمايتي و غيررقابتي بپردازند. 
روندهای اقتصاد جهانی حاکی از آن است که سهم کشورهای درحال توسعه در تجارت جهانی بر اساس ارزش افزوده در دو دهه اخیر سه برابر شده است و 80 درصد تجارت جهانی در قالب زنجیره های جهانی ارزش صورت می گیرد که آن هم توسط شرکتهای چندملیتی انجام می گیرد. امروزه اجزای اصلی زنجیره ارزش جهانی را فعالیت‌هایی نظیر «تحقیق و توسعه»، «طراحی»، «خرید»، «تولید (ساخت)»، «توزیع»، «فروش» و «خدمات پس از فروش» تشکیل می‌دهد که البته سهم فعالیت‌های غیرملموس در ایجاد ارزش‌افزوده در مقایسه با تولید و ساخت بالاتر است.
در ایران، علیرغم اینکه عمق بخشی به صادرات صنعتی مبتنی بر مزیت نسبی از زمان اجرای برنامه سوم توسعه در دستور کار دولت می باشد، اما تحول اساسی در صادرات با ارزش افزوده بالا مشاهده نمی گردد. سهم صادرات محصولات خام و مواد اولیه از کل صادرات کشور طی 15 سال گذشته رقم ثابتی بین 50 تا 60 درصد است که تغییر اساسی نکرده است. همچنین، با توجه به سرمایه گذاری هایی که طی دو دهه اخیر در بخش فولاد و پتروشیمی در کشور صورت گرفته است امروزه بالغ بر 65 درصد صادرات کشور را این اقلام در برمی گیرند که البته عمدتا از ارزش افزوده بالایی برخوردار نیست. نکته دیگر اینکه ارزش هرتن کالای صادراتی در سال گذشته حدود 355 دلار بوده است که در مقایسه با ارزش هر تن کالای وارداتی 1401 دلار شکاف بالایی را نشان می‌دهد. به نظر می‌رسد اجرای بیش از سه دهه سیاست جایگزینی واردات که باعث شده صنایع و تولید‌کنندگان ایرانی عمدتا بر بازار داخل کشور متمرکز باشند و نگاه برون‌گرا چندان برای آنها اولویت نداشته باشد عملکردی بهتر از این برای اقتصاد کشور رقم نخواهد زد. همچنین  منبع محور بودن اقتصاد ایران باعث شده که صنایع ایرانی عمدتا در کف زنجیره ارزش جهانی قرار بگیرند لذا تعمیق صادرات صنعتی با ادامه روند کنونی اتفاق نخواهد افتاد. لذا با فهم بهتر ساختار زنجیره‌های ارزش جهانی و تغییر رویکرد درون‌گرا در بنگاه‌های ایرانی باید به سمتی حرکت کرد که در داخل، کالاها و خدمات با ارزش افزوده بالاتری تولید شود. در این خصوص اتخاذ سیاست توسعه صادرات با محوریت مشارکت در زنجیره ارزش جهانی می تواند چاره کار باشد که البته دارای الزامات وپیش شرط هایی است. 
در این چارچوب علیرغم موقعیت جغرافیایی، اندازه بازار، منابع طبیعی ارزان، کیفیت و هزینه‌های عوامل تولیدی، نیروی کار ماهر و محیط بالنسبه مناسب کسب‌وکار که از جمله عوامل مهمی است که می‌تواند به ورود یک کشور به زنجیره جهانی ارزش کمک کند با این وجود چالش‌های مشارکت کشورهای درحال توسعه نظیر ایران در زنجیره‌های ارزش جهانی، بیش از آنکه محدودیت واردات یا آزادسازی باشد، مدیریت روابط بین بنگاه‌های پیشرو خارجی و بنگاه‌های داخلی حاضر در حلقه‌های پایینی زنجیره ارزش، با هدف ارتقای صنعتی و بالا بردن جایگاه آنان در زنجیره است. ترسیم خطوط سیاستی برای ارتقای صنعتی کشور با رویکرد مشارکت در زنجیره ارزش جهانی یکی از مسیرهای توسعه صنعتی به شمار می‌رود. ارزیابی‌ها نشان می‌دهد پیش شرط های لازم برای رسیدن به این هدف، شناخت اولیه از فضای گسترده شبکه تولید جهانی و بازیگران اصلی آن و ایجاد زمینه لازم جهت تعامل گسترده با آنها، بهبود فضای کسب و کار داخلی و ایجاد هماهنگی در بین بازیگران اصلی اقتصادی کشور جهت ایجاد ارتباط موثر با بازیگران بین المللی در هر صنعت است که می تواند زمینه های حضور و ارتقاء در زنجیره ارزش جهانی شرکت های ایرانی را فراهم نماید که البته فرایندی زمان بر و نیازمند انسجام در سیاستهاست و البته شرایط تحریم ورود به مقولات مهمی این چنینی را دشوارتر می نماید.

 

مسعود كمالي اردكاني،  عضو هيأت علمي موسسه مطالعات و پ‍ژوهشهاي بازرگاني
 

محصولات پژوهشی
ارتباط با ما

 آدرس: تهران، خيابان كارگر شمالی، روبروی پارك لاله، ساختمان ١٢۰٤
 تلفن: ٦٦٤٢٢٣٧٨-٨۰
 دورنگار: ٦٦٩٢٩٦٣٤
 پست الكترونيک: info@itsr.ir