تاریخ:
1387
مجری:
-
کلیدواژه ها:
در حال توسعه، تعرفه، کشورها

مذاکرات دسترسی به بازار غیر کشاورزی (NAMA) شکست توسعه را هدف گرفته است . اگر کشورهای توسعه یافته به راه خود ادامه دهند و کشورهای در حال توسعه را مجبور کنند تعرفه های صنعتی را برای خط به خط تعرفه به روشی بازگشت ناپذیر کاهش دهند، چشم انداز آینده توسعه صنعتی جدا" تاریک خواهد بود و توسعه اقتصادی آنها به خطر خواهد افتاد. در مباحث مربوط به نوع موافقت نامه های تجاری ، که به کاهش فقر و توسعه اقتصادی منجر شود، تاریخ معتبرترین راهنماست . باید از سیاست هایی که آزمایش شده اند دفاع کرد و آنهایی را که شکست خورده اند کنار گذاشت . در مورد NAMA، بر خلاف آنچه بسیاری کشورهای توسعه یافته می خواهند باور کنیم ، دفاع تاریخی قابل اعتمادی از حمایت تعرفه ای از صنایعی که هنوز سود آور نیستند، به ویژه در کشورهای در حال توسعه ، وجود دارد. و برخلاف آمد عادت ، تجارت آزاد تنها در دنیای نظری و فانتزی بازارهای کامل به خوبی کار می کند.شواهد تاریخی و معاصر نشان می دهد، برای کشورهایی که از لحاظ فن آوری عقب مانده اند، توسعه بدون حمایت تجاری (که تعرفه ها مهم ترین عنصر آن است ) و بدون یارانه ، اگر غیر ممکن نباشد، بسیار دشوار خواهد بود. شواهد نشان می دهد آزاد سازی تجاری تنها وقتی به خوبی کار می کند که تدریجی و به عنوان بخشی از سیاست صنعتی شدن بلند مدت، گزینشی باشد. تقریباً تمام کشورهای توسعه یافته امروز، اقتصادهای خود را با استفاده از تعرفه هاو یارانه ها ( و بسیاری اقدامات دولتی دیگر) در طی قرن نوزدهم و زمان زیادی از قرن بیستم ( به ویژه‌ تا اوائل دهه 1970) سامان داده‌اند. درغالب موارد دورهء 1820 تا 1945، ایالات متحده امریکا تعرفه های متوسط صنعتی را در حدود 40 درصد نگاه داشت و مگر در دوره های کوتاه ، هیچ گاه از 25 درصد پائین تر نیاورد که بسیار بیشتر از آن چیزی است که امروزه در مذاکرات NAMA از کشورهای در حال توسعه خواسته شده است . پنج کشور از شش کشور توسعه یافته با سریع ترین رشد در " عصر باصطلاح طلائی "(73-1950) کشورهای با بالاترین میزان تعرفه بودند (ژاپن، ایتالیا، اتریش ، فنلاند و فرانسه ). بنابراین هنگامی که این کشورها از فضایل تجارت و بازارهای آزاد برای کشورهای در حال توسعه امروزی موعظه می‌کنند، بسیاری از این گروه کشورهای در حال توسعه نرخهای تعرفه‌ای دارند که پائین‌تر از نرخهای تعرفه رایج در کشورهای توسعه یافته امروزی با سطوح مشابه‌ توسعه‌یافتگی است.شواهد مربوط به کشورهای در حال توسعه از این دیدگاه حمایت می کند. این کشورها هنگامی که از آزادی سیاست گذاری محروم شدند ( به ویژه هنگامی که استقلال تعرفه ای خود را از دست دادند)، تا زمان جنگ دوم جهانی بسیار ضعیف عمل کردند، در حالی که پس از به دست آوردن استقلال سیاست گذاری‌، بسیاربهتر عمل کردند. با چند استثناء بسیار محدود، کاهش‌های تعرفه ها و سایر معیارهای آزاد سازی تجاری در این کشورها در دو دهه گذشته ، در بهترین شرایط عملکرد اقتصادی ناامید کننده و در بدترین شرایط فروپاشی اقتصادی را به دنبال داشته است .در طی 50 سال گذشته، تعداد موارد موفقیت میان کشورهای در حال توسعه، از کشور کره جنوبی و تایوان گرفته تا مثال های جدیدتر مثل چین ، هند و ویتنام ، نشان می دهد در حالیکه آزادسازی تجاری تا حدی لازم و مفید است ، حمایت از صنایع نوزاد، در مراحل اولیه، حیاتی است و تجارت باید به تدریج ، و به موازات قدرت اقتصاد برای ارتقای توانائیهای خود، آزاد شود. داستانهای موفق مثل صنایع خودروسازی ژاپن و کره جنوبی ، یا صنعت فولاد کره‌، با الگوی تاریخی که در تمام کشورهای موفق صنعتی از بریتانیای قرن هجدهم به بعد، مشاهده شده است شباهت دارد. بدون حمایت گرایی ، ژاپن و کره جنوبی هنوز باید ابریشم و کلاه گیس های ساخته شده از موی انسان صادر می کردند. هرکس که خود روی ژاپنی یا کره ای می راند اثبات زنده ای از این حقیقت است که حمایت از صنایع نوزاد هنوز نیز در جهان امروز استدلالی بسیار روا و معتبر است . اخیراً، خیز چین در دهه 1990، در پناه تعرفه های متوسط بیش از 30 درصد صورت گرفت، در حالیکه ویتنام از تجارت دولتی ، انحصارهای وارداتی ، سهمیه های وارداتی و تعرفه های بالا در ایجاد رشد هشت درصدی از اواسط دهه 1980 استفاده کرده است . بر عکس ، آزاد سازی زود هنگام در جنوب صحرای آفریقا بسیار مخرب بوده است . رشد اقتصادی سرانه در این قاره منفی بود و اشتغال صنعتی نیزکاهش یافت . در سنگال ، بعد از آزادسازی تجاری در سال 1985، یک سوم تمام اشتغال صنعتی از دست رفت. در اوگاندا، واردات سبب شد با کاهش 22 درصدی نرخ استفاده از ظرفیت صنعتی ، تولید داخلی کاهش یابد. حتی مثال موفقی مثل غنا، رشدی متوسط داشت و ساختار اقتصادی‌اش ارتقاء نیافت . اگر چه رشد در چند سالهء اخیر دوباره شروع شده ، نرخ آن بسیار پائین است و به طورکلی قابل بحث است . در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین ، حمایت گرائی و یارانه ها در اوائل دوران به اصطلاح جانشینی واردات، رشدی بالاتر از دوران بعد از آزادسازی داشته و علاوه بر آن توانائیهای صنعتی بوجود آورد که در دوره های بعد به افزایش صادرات منجرشد. مکزیک که پوستری از یکپارچگی منطقه‌ای است ، در دورهء بعد از آزاد سازی رشدی آهسته‌تر از دوران جانشنی واردات داشته و در خارج از بخش صادراتی ماکیلادورا ها (مناطق صنعتی نزدیک مرزهای ایالات متحده که در آن صنایع مکزیکی مستقراند و به آمریکا کالا صادر می‌کنند) ‌مشاغل کاهش یافته است . بخشی از اصول زیربنائی مذاکرات NAMA (ودر کل سازمان جهانی تجارت WTO)- به ویژه همسطح کردن زمین بازی - کاملاً ناقص است . سایر اصول ، مثل رفتار ویژه و متفاوت ، عمل متقابل کمتر از حد کامل و انعطاف ، به نحوی بسیار محدود کننده و تحت فشار تعبیر می شود تا از روح توسعه تهی شده و ارزش عملی آنها در مذاکرات کاهش یابد. در کل ، می‌توان نتیجه گرفت استدلال های نظری و تجربی قوی وجود دارد که نشان می‌دهد نوع کاهش تعرفه‌ای که در مذاکرات جاری NAMA پیشنهاد شده آینده کشورهای در حال توسعه را به خطر می‌اندازد. چندان اغراق نیست اگر بگوئیم مذاکره‌کنندگان کشورهای در حال توسعه مجبورند با پیشنهادیهNAMA از سوی کشورهای توسعه یافته مبارزه کنند زیرا آینده کشورهایشان به آن بستگی دارد. درست همان طور که کشورهای توسعه یافته استدلال می کنند که لازم است از گذشته خود با حمایت و یارانه کشاورزی حمایت کنند، کشورهای در حال توسعه حق دارند آینده‌ای جدید از طریق حمایت و یارانه صنعتی برای خود بسازند. این حق باید به صراحت به رسمیت شناخته شود. درست است که برخی کشورها در تلاش خود در این راه شکست خوردند و باز هم شکست خواهند خورد، اما دلیل نمی شودکه شکست در تربیت اطفال باعث از هم پاشیده شدن خانواده شود. در کل، کشورهای در حال توسعه در رویاروئی با خطرات مربوط به این کار با موفقیت عمل کرده‌ اند. وقتی آنها در دوران جانشینی واردات از حمایت و یارانه صنعتی بطور فعال تری استفاده کردند، برای آنها بسیار بهتر بود تا زمانی که به شدت مجبور شدند استفاده از این معیارها را در دوران بعد از آزادسازی تجاری و سایر اصلاحات اقتصادی نئو لیبرال، ترک کنند با توجه به این واقعیت، استدلال هائی که کشورهای توسعه یافته بر علیه استفاده از حمایت و یارانه‌ها در کشورهای در حال توسعه عنوان می کنند، تنها نوع دیگر تلاش کشورهای ثروتمند جهان است تا نردبان توسعه را از زیر پای این کشورها بیرون بکشند. اگر قرار باشد آنها وعده های توسعه در دور دوحه را عملی کرده و مانع ایجاد دنیایی شوند که بین دارا و ندار فاصله عمیقی ایجاد شود، بازیگران قدرتمند در WTOباید تضمین کنند که هر توافق NAMA به کشورهای در حال توسعه بزرگترین فضای سیاستگذاری را اعطا کند تا بتوانند به آنچه برای آنها بهتر است عمل کرده و راه خود را برای رسیدن به آن بیابند. بنابر این تعلیق بلا- فاصله مذاکراتNAMA تا زمانی که متنی جدید و مساعد توسعه مورد توافق قرار گیرد نقطه خوبی برای شروع خواهد بود.


محصولات پژوهشی
ارتباط با ما

 آدرس: تهران، خيابان كارگر شمالی، روبروی پارك لاله، ساختمان ١٢۰٤
 تلفن: ٦٦٤٢٢٣٧٨-٨۰
 دورنگار: ٦٦٩٢٩٦٣٤
 پست الكترونيک: info@itsr.ir