نقشه راه اصلاح الگوی مصرف براساس اهداف سند چشمانداز و برنامههای چهارم و پنجم توسعه
- تاریخ:
- 1390
- مجری:
- احمد اخوی
- کلیدواژه ها:
- الگوی مصرف، اصلاح الگوی مصرف، مصرفگرایی، مصرف تفاخری، استاندارد مصرف، قانون هدفمندی، بهینهسازی مصرف، کششهای درآمدی و قیمتی، دهکهای درآمد، سبک زندگی، فرهنگ مصرف
اصلاح الگوی مصرف به جهات گوناگون ضرورت دارد. مصرف و سرمایهگذاری اجزاء اصلی تقاضا را تشکیل میدهند که در شرایط ثابت بالا رفتن سهم یکی از آنها منوط به کاهش سهم دیگری است. با وجود آنکه رسیدن به توسعه اقتصادی مستلزم مازاد اقتصادی و کاهش سهم مصرف به نفع سرمایه گذاری و صادرات است با این حال امنیت غذائی جامعه و دستیابی به تولید و مصرف پایدار مستلزم رعایت استانداردهای مصرف است. معنای اصلاح الگوی مصرف شناخت وضع موجود مصرف و چالشهای آن و آسیبشناسی برای انتقال به الگوی مصرف مطلوب است. فاصلهای که وجود دارد به عنوان شکاف مصرف شناخته میشود. در سطح کلان نسبت مصرف از تولید ملی در اقتصادی که مسأله اول آن تولید است نشان درجه مصرف زدگی و الزاماتی است که برای تصحیح این نسبت لازم است. در سطح دولت نیز مصرفزدگی دولت ناشی ازمالیات اضافی یا فساد است که نه در راه خدمت دولتی کارآمد هزینه میشود بلکه در بزرگ شدن دولت و افزایش سهم آن به زیان بخش خصوصی است. این عارضه وقتی دولت به فروش منابع ملی دسترسی مستقیم داشته باشد بسیار شدیدتر و زیانبارتر است. اعلام راهبرد اصلاح الگوی مصرف و اجرای سیاستهای کلی آن مستلزم تعریف واجرای پروژههای تحقیقاتی و اجرائی به این منظور است که این طرح یکی از آنها میباشد چنانکه از عنوان طرح مستفاد میشود این طرح راجع به اصلاح الگوی مصرف است. طیف متفاوتی از تعریف الگوی مصرف و اصلاح الگوی مصرف وجود دارد ولی در اینجا تعریفی که تبدیل و هدایت الگوی مصرف موجود را به الگوی مصرف مستتر یا آشکار در اسناد بالادستی ـ چشمانداز 1404 و قوانین برنامههای توسعه چهارم و پنجم و برخی اسناد تخصصی اصلاح الگوی مصرف که در روشنسازی خطوط کلی اسناد مذکور صادر شده است و برای این تحقیق ارزش حیاتی دارد ـ دنبال میکند، مدنظر میباشد. در اصلاح الگوی مصرف معمولاً ضوابط عامی نیز وجود دارد که به جز در فقه و شریعت اسلام مورد قبول دیگران نیز میباشد. یکی از این ضوابط اهداف کاهش ضایعات و رساندن مصرف به حد بهینه آن میباشد. حد بهینه البته دو مفهوم دارد. در مفهوم مضیق و فردی، حدی از مصرف است که با توجه به سلسله مراتب ترجیحات فرد و موجودی منابع - شامل درآمد و سایر دریافتیها ـ به صورت خرید وی تعیین میشود و طبق نظریه اقتصاد خرد نقطه بهینهای است. در مفهومی موسع و البته اقتصادی ـ اجتماعی اصلاح الگوی مصرف، تغییر و سمتدهی سطح، کیفیت و تنوع مصرف کالا و خدمات به حد بهینه استانداردی است که بالاترین بهرهوری و کمترین هزینه را در شرایط فناوری موجود و قابل دسترس ایجاد کند. بهطور مثال اگر قیمت و درآمد عوامل مؤثری در اضافه مصرف و ضایع کردن کالایی مثل نان باشند، با استفاده از ابزار قیمتی، بهبود توزیع درآمد، انتقالات دولتی به گروههای کم درآمد و بهبود روشهای تولید و توزیع نان میتوان مصرف گروههای مختلف درآمدی را در چارچوب فرهنگ و ذائقه مصرفی ایرانی در کوتاهمدت تغییر داد و اگر فناوری و روش تولید عامل مؤثری است مثلاً در مصرف زیاد سوخت توسط وسایل خانگی یا وسائط نقلیه سعی شود از طریق انگیزشهای ارتقاء فناوری در تولید این وسایل و از طریق تنظیمهای غیرقیمتی تولید نظیر برقراری استانداردهای قدرت و مصرف سوخت انواع موتورهای خودرو و لوازم خانگی تا جای ممکن موجبات بالاترین ضریب ایمنی و بهرهوری این وسایل را فراهم آورد.