تاریخ:

1388

مجری:

محمدرضا سعادت

کلیدواژه ها:

حمایت مؤسسات‌؛ گسترش بازاریابی؛ تحقیقات بازاریابی؛ مؤسسات خدمات بازاریابی؛ تبلیغات

امروزه ، یک شرکت قبل از تصمیم درباره گسترش فعالیت‌های خود به خارج از مرزهای کشور باید درک روشنی از محیط بازاریابی بین‌المللی داشته باشد. طی دو دهه‌ گذشته این محیط دستخوش تغییرات زیادی شده است. این تغییرات، فرصت‌های جدید، مسایل و مشکلات بسیاری را برای شرکت‌ها بوجود آورده است. اقتصاد جهان، دیگر جهانی شده است و تجارت و سرمایه گذاری جهانی، به سرعت رشد می‌کند. بنابراین، شرکتی که علاقمند است وارد بازارهای خارجی شود باید درک درستی از نظام تجارت جهانی به دست آورد. به نظر می رسد این شرکت‌ها و مؤسسات برای این‌که بتوانند به بازارهای جهانی راه پیدا کنند و از طرفی دیگر بتوانند بر موانع و محدودیت‌ها غلبه کنند، نیاز به اطلاعات دقیق و به‌روز از بازار دارند. برای رفع این نیاز، مؤسسات خدمات بازاریابی می‌توانند خدمات مفیدی برای توسعه فعالیتها به شرکت‌های صادراتی ارائه دهند. به منظور شکل دهی و گسترش بیشتر مؤسسات ارائه دهنده خدمات بازاریابی، طرح حاضر با نظر سنجی از مدیران مؤسسات مذکور و مشتریان این مؤسسات به بررسی راهکارهای حمایتی لازم از طرف نهادها و سازمانهای دولتی برای ایجاد و تقویت مؤسسات خدمات بازاریابی است. بازاریابی حلقه ارتباطی شرکتها و سازمانها با محیط پیرامون به حساب می آید؛ بطوری که از یک طرف اطلاعات مربوط به محیط، مشتریان و رقبا را در اختیار شرکت قرار می دهد و از طرف دیگر کالاها، خدمات و قابلیتهای شرکتها را به آگاهی ذینفعان شرکت، بخصوص مشتریان می رساند. بسیاری از شرکتهای ایرانی در شرایط فعلی و در راستای رونق بازار کسب و کارهای داخلی و نیز توسعه صادرات غیر‌‌ نفتی خود، نیازمند آگاهی از علم بازاریابی و استفاده از آن می باشد. زیرا بازاریابی آغاز و انجام تمامی تلاشها برای ارایه محصولات به جامعه است. بدیهی است که برای رونق فضای رقابتی داخلی، ورود به بازارهای جهانی و حضور موفق در آنها، کاربرد دانش بازاریابی داخلی و بین المللی برای کسب و کارهای کشور اهمیت و ضرورت ویژه‌ای پیدا می کند. برنامه ریزان اقتصادی کشور با در پیش گرفتن سیاست توسعه صادرات غیر نفتی، تلاش کرده اند تا به سمت خروج از اتکای به نفت حرکت کنند. به رغم این سیاست گذاری ها و تلاش های زیاد ولی پراکنده، پس از گذشت بیش از یک دهه، سهم صادرات غیر نفتی کشور از کل صادرات کشور بسیار ناچیز است. صرف نظر از بسیاری از عوامل بازدارنده، شاید بتوان یکی از دلایل عمده رشد ناچیز آن را به عدم شناخت تولید کنندگان داخلی از بازارها، رقبا و مصرف کنندگان خارجی نسبت داد. به عبارت دیگر می‌توان مانع اصلی را از یک طرف عدم شناخت و بکارگیری اصول، روشها و راهکارهای بازاریابی از سوی متولیان صادراتی و صادر کنندگان کشور به شمار آورد و از طرف دیگر عدم توسعه فعالیتهای مؤسسات ارائه کننده خدمات بازاریابی در کشور دانست. بدین معنی که اگر باور درستی از بازاریابی نزد صادرکنندگان و متولیان صادراتی ایجاد شود، سیاست های کارسازی در این زمینه تدوین خواهد شد و صادرکنندگان از اصول بازاریابی در فعالیت های صادراتی خود بهره می گیرند. البته این امر به رشد و گسترش مؤسسات ارائه کننده خدمات بازاریابی نیز وابسته است