تاریخ:
بهمن 1392
نویسنده:
امیررضا سوری
کلیدواژه ها:

اقتصاد فرهنگ تحول سریعی را از زمان طرح آن در آغاز قرن بیستم تا کنون طی کرده است. در طول این سال ها، مصادیق اقتصاد فرهنگ گاه پدیده های فرهنگی مانند هنر و موسیقی دانسته شده است که سابقه آنها به پیش از قرن ۲۰ باز می گردد و گاه سرگرمی های گوناگون، رادیو، تلویزیون، رسانه ها و هم اکنون اینترنت و بازی های رایانه ای و بسیاری از موارد دیگر جزو مصادیق اقتصاد فرهنگ دانسته شده اند. هم‌اکنون حجم تجارت کالاهای فرهنگی بیش از ۲۰۰۰ میلیارد دلار در سال بوده و این گروه متنوع از سرویس‌ها و کالا‌ها بیش از ۶۵ درصد ارزش صادرات ایالات متحده آمریکا را شکل می‌دهند. پائین بودن تولید و مصرف فرهنگی در ایران مسأله روشن و بدیهی است. از آمار سرانه مطالعه کتاب گرفته تا جایگاه هزینه های فرهنگی در سبد هزینه های خانواده، همگی نشان دهنده فاصله نه چندان کم ایرانیان با استانداردهای تولید و مصرف فرهنگی رایج در سطح دنیا است. دلیل این امر گذشته از عوامل اقتصادی و کافی نبودن درآمد مردم برای هزینه کردن در بخش فرهنگ و تقویت و حمایت مردمی از تولیدات فرهنگی، دلیلی ریشه ای است که آن را باید در فضایی ایدئولوژیک و اجتماعی جست و جو کرد. در کشور ما سنت رایج در میان تولیدکنندگان محصولات فرهنگی این است که از توجه به مقوله ای به نام «کالای فرهنگی» ابا دارند. نتیجه این امر رکود بازار کالاهای فرهنگی و نارسایی ذاتی این بازار به دلیل نبود نقش تعیین کننده رابطه عرضه و تقاضا است. یکی از تبعات این وضع بی میلی عمومی نزد تولیدکنندگان برای بسته بندی بهتر کالای فرهنگی و به کارگیری ابتکار در آن و بی انگیزگی برای بازاریابی و ایجاد حلقه های واسطه میان تولید کننده و مصرف کننده است.


محصولات پژوهشی
ارتباط با ما

 آدرس: تهران، خيابان كارگر شمالی، روبروی پارك لاله، ساختمان ١٢۰٤
 تلفن: ٦٦٤٢٢٣٧٨-٨۰
 دورنگار: ٦٦٩٢٩٦٣٤
 پست الكترونيک: info@itsr.ir