بازبینی استراتژیهای بازاریابی در زمان بحران و رکود اقتصادی
- تاریخ:
- تير 1392
- نویسنده:
- ابوالفضل معصومزاده زواره
- کلیدواژه ها:
- استراتژیها - بازاریابی - بحران اقتصادی
بحران نظام مالی و پولی جهانی زیر مجموعه بحران جهانی اقتصاد است و به همین دلیل است که بحران مالی به سرعت تبدیل به یک بحران اقتصادی شده است. رویکرد سیستمی در بحران جهانی اقتصاد موجب شده که امواج این بحران لایههای اقتصادی مانند تجارت، سرمایهگذاری، بورس، بانکداری، بیمه، بازار کالاها و خدمات را نیز در برگیرد. وقوع بحران مالی جهانی چالشهای زیادی را پیش روی کسب و کارها قرار داده و میتواند تهدیدی جدی برای آنها محسوب شود که در صورت بیتوجهی و عدم اتخاذ سیاستها و استراتژیهای مناسب از سوی صاحبان کسب و کارها میتواند آنها را با ناکامی و شکست مواجه سازد. لذا در جهت گوشزد کردن جدی بودن این تهدید به کسب و کارها و یادآوری نکاتی در خصوص اصلاح استراتژیهای بازاریابی آنها، در این گزارش تاکتیکها و استراتژیهای بازاریابی گوناگونی مورد بررسی قرار گرفت که همه آنها میتوانند در دوران رکود و بحران اقتصادی مؤثر واقع شوند، البته اگر متناسب با بازار بوده و بطور مناسب توسط شرکتها اجرا شوند (برای مثال ممکن است شرکتی نیاز به منابع اساسی از قبیل متخصص تحقیق و توسعه جهت توسعه محصولات جدید داشته باشد). استراتژیهای اصلی که در این گزارش مورد بحث قرار گرفتند با توجه با سادگی اجرا و قابلیت ایجاد درآمد میتوانند همانند شکل زیر طبقهبندی شوند.با در نظر گرفتن اینکه کدام انتخاب استراتژی باید دنبال شود، بازاریابان باید تعیین کنند که آیا به یک استراتژی با نتیجه فوری ولی با قیمت پایینتر و کم ریسکتر نیاز دارند یا به یک استراتژی بلندمدت که نیازمند سرمایهگذاری بیشتر است، ولی بازگشت قابل توجهی در طول زمان به همراه خواهد داشت.همانگونه که بارها در متن گزارش اشاره شد اگر همیشه کالاها و خدمات تولیدی یک شرکت متناسب با نیاز مشتریان و در جهت مرتفع نمودن آن باشد، مطمئناً درشرایط رکود اقتصادی در مقایسه با سایر کالاها ازگردش به نسبت بهتری برخوردار خواهد بود، زیرا فروش آنچه که به کالا یا خدمات لوکس شهرت دارد در چنین شرایطی به حداقل میرسد. درچنین شرایطی، اگر کالا یا خدمات شرکتی به عنوان یک ضرورت شناخته نشود، آنگاه شرکت بایستی تلاش کند تا آنجایی که میتواند این ضرورت و اهمیت را برای مشتریان و مخاطبین خود توجیه و تفهیم نماید. در این حالت بایستی یک مسئله را حل کرد، باید مرتفع نمودن نیاز مشتری با قیمتی بسیار رقابتی را سر لوحه کار قرار گرفته و سعی شود صرفاً برپرداخت هزینههای اثر بخش به عنوان راهکاری برای صرفهجوئی متمرکز شود. همچنین بایستی با راه اندازی یک برنامه بازاریابی از نظرات مشتریان و نحوه رفتار وی با خبر بوده تا بتوان به اقدامی مناسب دست زد. جاروجنجال و هیاهوی تبلیغاتی و تکرار ویژگیهای محصول یا خدمات جز هزینههای اضافی حاصلی برای شرکتها نخواهد داشت. شرکتها باید خود و سازمانشان را تامین کننده چیزی کنند که مشتریان نیازمند آن هستند. درشرایط رکود اقتصادی، برنامه بازاریابی نباید برمعرفی کالا و حتی اطلاعرسانی و تبلیغات در مورد ویژگیهای آن به مشتریان تمرکز نماید. این برنامه درعوض باید به فکر دو ویژگی اساسی یعنی رفع نیاز مشتری و قیمت رقابتی باشد. از همه مهمتر اینکه به هر حال لازم است که ارتباط شرکت با مشتریان موجود حفظ شود، زیرا پس از این رکود، همین دسته از مشتریان هستند که دوباره مخاطبین پروپا قرص شرکت خواهند بود. در پایان باید گفت کلید موفقیت در دوران رکود حفظ تمرکز میباشد. تمرکز بر چهار چیز: رقابت؛ برند؛ مشتریان و ارتباطات. این عوامل در جدول زیر بیان شدهاند.