بررسی ظرفیت تجاری کشورهای پیرامونی در مقابله با تحریم غرب
- تاریخ:
- ارديبهشت 1391
- نویسنده:
- امین مالکی
- کلیدواژه ها:
- تحریم
هر چند سابقه تحریمهای تجاری به قبل از جنگ «پلوپنسیا» بین آتن و اسپارتا در در سالهای 404 تا 431 قبل از میلاد مسیح باز میگردد، اما طی 250 سال گذشته، تحریمهای اقتصادی به تدریج تبدیل به ابزاری برای دستیابی به اهداف موازنه اقتصادی و به طور خاص، اهداف نظامی شده است. تحریمها مقولهای بینابینی نسبت به اقدامات دیپلماتیک و اقدامات شدیدتر مانند اقدامات نظامی می باشند. در تحریمها برخلاف جنگها، نوع عکسالعمل کشورها در شرایط مشابه همواره یکسان نبوده و کشورهای دوست و دشمن مشخص نمی باشند. افزایش بکارگیری تحریمها در چند دهه اخیر گویای تغییر کاربری و قدرت این ابزار در طول زمان است. در دهههای اخیر تحریمهای اقتصادی طیف گستردهتری از اهداف را شامل جلوگیری از وقوع جنگ، دستیابی به دموکراسی، حفظ محیط زیست، حمایت از حقوق بشر و حقوق نیروی کار، منع گسترش سلاحهای هستهای، آزادی شهروندان دستگیر شده و باز پسگیری زمینهای اشغال شده دنبال کردهاند. اگرچه حضور یک ابرقدرت همواره شرط لازم برای اعمال فشار جدی اقتصادی بر کشور مورد تحریم بوده است، اما توانایی کشور اصلی یا کشورهای ائتلافی به تحمیل هزینه بر کشور دیگر به واسطه تحریم به نزدیکی جغرافیایی، الگوی تجارت قبلی و نیز اندازه نسبی اقتصادهای آنها بستگی دارد.عاملی که در ارزیابی کارایی تحریمها مهم ارزیابی میشود، موردی است که از آن به عنوان «پارادوکس تحریم» یاد میشود. یعنی تحریمها غالبا بر علیه کشورهای غیرمتحد (دشمن) وضع میشوند تا کشورهای متحد؛ اما زمانی که بر علیه کشورهای متحد اعمال میشوند، نسبت به حالتی که بر علیه دشمنان به کار میروند، از کارایی بیشتری برخوردارند. توضیح این پارادوکس را میتوان در این واقعیت یافت که احتمال کمتری وجود دارد که کشورهای غیرمتحد یا دشمنان شکست را بپذیرند، زیرا باز این احتمال وجود دارد که دوباره در آینده مورد تحریم قرار گیرند. از سوی دیگر تحریمهای اعمال شده علیه کشورهایی که دارای تجارت کوچکی با کشور اصلی (تحریمکننده) هستند (مانند تحریم ایران از سوی آمریکا به عنوان دو کشور غیرمتحد) در تحمیل هزینه زیاد به کشور تحریم شونده ناکارمد هستند، بنابراین احتمال موفقیت تحریمها علیه این کشورها نسبت به تحریم متحدان که دارای روابط اقتصادی نزدیکی با کشور تحریمکننده هستند، کمتر است. از آنجا که کشورهای متحد احتمالا در شرایط تحریم به راحتی حجم تجارت خود با کشور هدف را دچار خلل نمی کنند، بالارفتن سطح همکاری کشور هدف با کشورهای همجوار و همسایه که عموما از متحدین اصلی کشورها، به ویژه در شرایط تحریم به شمار می روند، همواره از عوامل کلیدی شکست تحریم ها به شمار می رود. همراهی تمامی کشورهای موثر در وضع تحریم علیه یک کشور خاص امر بسیار دشواری است که تنها در 10 درصد تحریمهای وضع شده در قرن بیستم به وقوع پیوسته است. عمر همراهی کشورهای متحد در رعایت تحریمها به طور متوسط تنها 14 ماه بوده و در بیشتر موارد قبل از رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده، اتحاد آنها به میزان زیادی آسیب دیده است. بر این اساس تنها در 10 درصد تحریمهای وضع حداکثر به مدت 14 ماه کشورهای پیرامونی کشور هدف تحریمهای بینالمللی را رعایت کردهاند که این مهم اهمیت استفاده از ظرفیتهای آنها در دور زدن تحریمها را نمایان میسازد.