راهبرد توسعه تولید و صادرات مواد و محصولات آلومینیومی ایران
- تاریخ:
- 1394
- مجری:
- میرعبداله حسینی
- کلیدواژه ها:
- راهبرد توسعه، راهبرد توسعه تولید، مواد و محصولات آلومینیومی
در این مقاله ساختار بازار سنگ و کنسانتره و شمش آلومینیم با استفاده از نسبتهای تمرکز و شاخص هرفیندال طی سالهای12-2001 ارزیابی شده است. ساختار طرف صادرات و طرف واردات آنها در بازار جهانی مشابه و به صورت انحصار چندجانبه است هرچند که ساختار صادرات و واردات سنگ و کنسانتره آلومینیم به ترتیب متمایل به باز و متمایل به بسته است. در این دوره از قدرت انحصاری واردکنندگان و صادرکنندگان جهانی اندکی کاسته شده اما نوع ساختار بدون تغییر باقی مانده است. آمریکا و برزیل به ترتیب بزرگترین بازیگر در واردات و صادرات جهانی سنگ و کنسانتره و ژاپن و روسیه نیز مهمترین بازیگران در واردات و صادرات شمش آلومینیم هستند. ذخایر کانسنگ آلومینیم (بوکسیت) در ایران بسیار محدود و در نتیجه عمده مواد اولیه از طریق واردات تأمین میشود. دو شرکت دولتی با سهم تقریبا مشابه، عرضه شمش آلومینیوم داخلی را در اختیار دارند. نسبت تمرکز دو بنگاهی برابر با صد، اندازه شاخص هرفیندال 50/0 و معکوس آن 2 است که نشان میدهد کل تولید بین دو بنگاه بهطور یکنواخت توزیع شده و ساختار بازار از نوع انحصار دولتی است. اما طرف تقاضای بازار شمش آلومینیوم اولیه ساختار رقابتی دارد. نتایج محاسبه هزینه منابع داخلی (DRC) برای فلز (شمش) آلومینیوم، در صور قیمت بازای هر تن در چهار گزینه ممکن: 1) قیمتتمام شده در ایران، 2) قیمت استاندارد جهانی، 3) قیمت سیف وارداتی و 4) قیمت فوب صادراتی؛ و بر اساس دو حالت 1) با احتساب برقو گاز مبادلهایو قابل تجارت، 2) با احتساب برقو گاز غیرقابل مبادلهایو داخلیو غیرقابل تجارت حاکیست که تولید فلز آلومینیوم در ایران مزیت تولیدی نداشته و حتی قیمت محصول کفاف هزینه عوامل و نهادههای مبادلهای تولید را نمیکند چه اینکه کل هزینههای مبادلهای و غیر مبادلهای را پوشش دهد. به عبارتی دقیقتر، با احتساب برقو گاز در کل هزینه غیرمبادلهای تولید، برای هر سه گزینه قیمتی محتمل فلز آلومینیوم، DRC به مراتب بیش از 1 محاسبه شده است که گویای آن است فلز آلومینیوم در داخل مزیت تولیدی نداشتهو از رقابتپذیری برخوردار نیست. تنها در یک گزینه (حالت قیمتتمام شده داخلی فلز آلومینیوم به رقم 2856 دلار بازای یک تن)، هزینه منابع داخلی عدد 0.8 درآمده است که نامحتملترین گزینه ممکن برای تداوم تولید رقابتی است. تولید هر یک دلار شمش آلومینیوم در ایران در سه گزینه قیمتی محصول آلومنیوم، دستکم بیش از یک دلار هزینه تولید داخلی آن است و لذا از جنبه اقتصادی بودن تولید داخلی آن باید اذعان داشت، تولید در داخل شمش آلومینیوم مقرونبه صرفه نبوده و مناسب است بجای تولید در داخل، از طریق واردات برای تکمیل و فرآوری محصول نهایی اقدام نمود. از تحلیل و مطالعه هزینه منابع داخلی شمش آلومینیوم، کلیدیترین حلقه از زنجیره تولید آلومینیوم، در راستای راهبرد توسعه تولید و صادرات باید تاکید نمود که راهبرد توسعه تولید شمش آلومینیوم در داخل به در شرایط تکنولوژی تولید فعلی به هیچ وجه پیشنهاد نمیشود و بویژه قطعاً راهبرد توسعه صادرات شمش آلومینیوم منطقی نبوده و مناسب است صادرات شمش آلومینیوم به لحاظ عدم صرفه اقتصادی تولید داخلی آن، محدودتر گردد.با مطالعه دستهبندی کلاسیک دو نوع استراتژی توسعه صادرات و جایگزینی واردات و دو مرحله آن دو و شواهد تجربی و مطالعه تجربه کشورها و تعمیم آن به مواد و محصولات آلومینیومی ایران نتیجه میشود که: مرحله اول توسعه صادرات و مرحله اول جایگزینی واردات برای صنعت آلومینیوم ایران موضوعیت ندارد، لکن مرحله دوم جایگزینی واردات اساساً برای صنعت آلومینیوم ایران موضوعیت مییابد، چرا که بهکارگیری تولیدات داخلی و امکانات محلی برای ایجاد صنایع سرمایهبر و تکنولوژیبر در داخل کشور به منظور جایگزینکردن کالاهای سرمایهایو واسطهای وارداتی با دو هدف تامین تقاضای روبه رشد داخلی و نیز صدور مازاد عرضه داخلی به بازارهای هدف مناسب منطقهای و جهانی آن است. اما موفقیت در این مرحله الزاماتی دارد از جمله تامین مناسب، ارزان و با وفور مواد اولیه: بوکسیت از بازارهای مطمئن، دستیابی به تکنولوژی نوین، بهروزو پاک جهانی، و تعامل موثر و توسعهمند با جهانو... . بشرط آن که این الزامات فراهم شود، آنگاه موفقیت در این مرحله برای صنعت آلومینیوم ایران محتمل است. گفتنی است مرحله دوم گسترش صادرات فعلاً برای صنعت آلومینیوم ایران مهیا نیست.سخن پایانی این که، جهان در حال تحول گستردهای قرار دارد. رکود و رونقهای توامان در مناطق مختلف جهان را شاهد هستیم. از یک طرف جهان توسعهیافته با بازیگری دو قطب بزرگ ایالات متحده و اتحادیه اروپا هنوز از بحران بزرگ اقتصادی کاملاً رهایی نیافتهاند، از دیگر سو اقتصادهای نوظهور صنعتی از جمله بریکس همچنان نرخ رشد چشمگیری را شاهد هستند (روند رشد اقتصاد جهانی در دراز مدت است که با توجه به خیز کشورهایی چون چین، هند و برزیل). این تحولات فرصتها و تهدیدهایی را برای اقتصاد ایران فراهم نموده است. اقتصاد ایران بمثابه یک کشور درحال توسعه همانند اقتصادهای نوظهور میتواند در منطقه و جهان حضور قوی و اثرگذاری را داشته باشد. قرار گرفتن در مدار توسعه باید با توجه به فرصتهای مناسب جهانی صورت گیرد. به این جهت استراتژی فرصتشناسی با در نظر گرفتن توامان مزیتهایطبیعی، نسبیو رقابتیو خلق مزیتها محور اصلی ارتقا در حلقههای زنجیره آلومینیومی مبنا است.