تغییر جغرافیا و ساختار صنایع غذایی جهان و ارتقای جایگاه ایران
- تاریخ:
- مهر 1399
- نویسنده:
- میرعبداله حسینی
- کلیدواژه ها:
- تغییر جغرافیا، ساختار بازار، قدرت بازاری، شاخص HHI و EGI، صنایع غذایی، ایران و جهان
چگونگی توزیع و پراکندگی فعالیتهای تولیدی و استقرار واحدها و بنگاههای صنعتی در مناطق مختلف به تصمیمات این واحدها برای مکانیابی بستگی دارد. از جمله عوامل مهم موثر بر این تصمیمگیری ها، ساختار بازار است. ساختار بازار یکی از مهمترین ویژگیهای هر صنعت برای تحلیل وصعین آن به شمار میرود. برای مطالعه ساختار بازار شاخصهای مختلفی از جمله تمرکز، صرفههای مقیاس، ورود بنگاهها و تفاوت کالا وجود دارد. اما، در این رابطه تمرکز جغرافیایی به عنوان یکی از مولفههای ساختار بازار، نشانگر توزیع قدرت بازاری میباشد. هدف پژوهش، اندازهگیری تغییرات ساختار بازار و تمرکز جغرافیایی در صنعت غذای جهان و تحلیل عوامل موجد آن در کشورهای تولیدکننده اصلی با استفاده از شاخصهای هرفیندال- هیرشمن (HHI) و الیسون-گلیسر (EGI) برای مقاطع سالانه 2005 و 2013 است. نتایج پژوهش نشان میدهد که بیش از نیمی از صنایع کارخانهای (بر حسب طبقه بندی دو رقمی صنایع کارخانه ای) جهان تمرکز جغرافیایی به شدت بالایی دارند، این در حالی است که صنعت مواد غذایی با میزان تمرکز جغرافیایی 0.0088- و 0.099- به ترتیب در دو سال 2005 و 2013 دارای بالاترین پراکندگی جغرافیایی و کمترین میزان تمرکز جغرافیایی است. مولفه اصلی کلیدی، مزیتها و امتیازهای طبیعی موجود در مناطق، دسترسی به مواد اولیه، هزینه حملو نقل، و همچنین، آثار سرریزها و اثرات داخلی و خارجی تقاضا و دسترسی به بازار در بین واحدهای تولیدی صنایع از مهمترین دلایل تعیینکننده و موجد تمرکز جغرافیایی در صنایع غذایی در مقیاس ملی و جهانی محسوب میشوند.