چاپ یادداشت پریسا ابوالحسینی در جهان صنعت: ورود به زنجیرههای ارزش جهانی و تأثیر آن بر اشتغال
پریسا ابوالحسینی*- رشد زنجیرههای ارزش جهانی(GVCs) در دهههای اخیر موجب افزایش درآمد سرانه کشورهای مشارکتکننده در این زنجیرهها و کاهش نرخ فقر در آنها شده است. اکنون بیش از دوسوم تجارت جهانی در داخل زنجیرهها اتفاق میافتد. بررسیها نشان میدهد افزایش یک درصدی مشارکت در زنجیرههای ارزش جهانی، افزایشی بیش از یک درصد در درآمد سرانه کشورها را در پی دارد.
گرچه در سالهای اخیر با شیوع پاندمی کرونا و جنگ اوکراین، روند جهانی شدن با افولی موقت روبهرو شد و تجارت منطقهای به ویژه برای کالاهای اساسی افزایش یافته است اما پیشبینی میشود حداقل در آینده نزدیک، رشد تجارت جهانی مجددا از الگوهای قبلی پیروی کند.
پیوستن به زنجیرههای ارزش جهانی کالا و خدمات به ویژه برای کشورهایی با درآمد متوسط و پایین موجب کاهش فقر و رونق اقتصادی آنها میشود.
GVCها با تغییر الگوهای تجاری و فرآیندهای تامین و عرضه محصولات، پیامدهای مثبت و منفی در بازار کار و میزان و الگوهای اشتغال در کشورهای مشارکتکننده در زنجیره ارزش دارد که شناسایی آنها بینش ارزشمندی را در مورد اینکه چگونه جهانی شدن بازارهای کار را شکل میدهد و فرصتها و چالشهای ناشی از مشارکت در این زنجیرهها چیست، به دست میدهد.
اگرچه با بهبود موقعیت یک کشور در GVCها (با افزایش مشارکت در فعالیتهای با ارزشافزوده بالاتر)، اشتغال نیروی کار در آن کشور را افزایش میدهد اما تاثیر آن ناهمگن بوده و بسته به موقعیت آن در زنجیره ارزش، سطح توسعهیافتگی آن (کشورهای توسعهیافته در مقابل کشورهای در حال توسعه) و نوع فعالیت (کالا و خدمات) متفاوت است.
پیامدهای کلی
ایجاد شغل و درآمد بیشتر: مشارکت بیشتر در زنجیرههای ارزش، اغلب منجر به ایجاد شغل در بخشهای صادراتمحور میشود. به عنوان مثال، کشورهایی مانند ویتنام، بنگلادش، کنیا و آفریقای جنوبی به دلیل مشارکت بیشتر در GVC شاهد رشد اشتغال قابل توجهی در صنعت پوشاک، منسوجات و باغبانی بودهاند.
بهبود شرایط کاری
کارگران در شرکتهای مشارکتکننده در GVC در مقایسه با شرکتهای غیر GVC دستمزد بیشتری دریافت میکنند، به ویژه زمانی که وظایف پیچیدهتر و تخصصیتری را در زنجیره ارزش انجام میدهند.
صادرکنندگان و شرکتهای فعال در زنجیرههای ارزش جهانی در مقایسه با شرکتهای غیرصادرکننده یا داخلی، برنامههای آموزشی بیشتری برای نیروی کار دارند.
مشارکت در GVCها نیازمند رعایت استانداردهای جهانی و کشورهای خریدار است، لذا صادرکنندگان برای رسیدن به این استانداردها معمولا به بهداشت، ایمنی و درمان نیروی کار اهمیت بیشتری میدهند.
ارتقای فناوری و نیازهای مهارتی: مشارکت در GVCها اغلب باعث سرریز و ارتقای فناوری و بهتبع آن افزایش تقاضا برای نیروی کار ماهر شده و نیروهای ماهر از افزایش نسبی دستمزد بهرهمند میشوند. در این حالت، نیروی کار نهتنها به مهارتهای فنی، بلکه به مهارتهای نرم مانند ارتباط و درک بین فرهنگی نیز نیاز دارند، از این رو مجبور به ارتقای مستمر مهارتهای خود برای همگام شدن با فناوریهای در حال تغییر هستند. لازم به توضیح است که هر چه طول زنجیره ارزش بیشتر باشد، چه در کشورهای توسعهیافته و چه در کشورهای درحالتوسعه، اثر مثبت بیشتری بر اشتغال نیروی کار ماهر دارد.
حضور بیشتر زنان: بررسیها نشان میدهد شرکتهایی با ارتباطات بینالمللی، سهم بیشتری از نیروی کار زن را استخدام میکنند و ارتباطات بینالمللی فرصتهای بیشتری را برای زنان برای ورود به بازار کار رسمی فراهم میکند.
پیامدهای ناهمگن
کشورهای توسعه یافته عمدتا از طریق ارتقای مشارکت در فعالیتهای با ارزشافزوده بالاتر در GVCهای رو به جلو (تامین و عرضه محصولات واسطهای به سایر کشورها) از مزایای آن بهرهمند میشوند. این امر میتواند منجر به ایجاد شغل در بخشهایی مانند تحقیق و توسعه، طراحی، بازاریابی و خدمات حرفهای شود. به طور نمونه آلمان در GVCهای رو به جلو مانند صنعت خودرو نقش برجستهای دارد. این امر به حفظ سطوح بالای اشتغال در این کشور، به ویژه در میان کارگران ماهر، کمک کرده است.
کشورهای در حال توسعه
در کشورهای در حال توسعه، رشد اشتغال عمدتا با کاهش وابستگی به واردات محصولات واسطهای (GVCهای رو به عقب) و رویآوری به تولید داخلی مرتبط است. این امر میتواند منجر به ایجاد شغل در بخشهایی مانند تولید نساجی، مونتاژ الکترونیک و فرآوری مواد غذایی شود. به طور نمونه ویتنام در دهههای اخیر شاهد افزایش قابل توجهی در تولید داخلی محصولات واسطهای بوده که منجر به رشد چشمگیر اشتغال در بخش تولید شده است.به طور کلی در این کشورها رشد اشتغال در بخشهای بالادست (مانند استخراج مواد اولیه، طراحی، تحقیق و توسعه) بیشتر است. این بخشها اغلب شامل فعالیتهای کارمحور هستند که انجام آنها در اقتصادهای در حال توسعه نسبتا ارزانتر است. همچنین در بخشهای پاییندست (مانند مونتاژ نهایی و بستهبندی) به طور کلی اشتغال کمتری وجود دارد. به این دلیل که این فعالیتها بیشتر روی اتوماسیون و کارایی متمرکز هستند و به کارگران کمتری نیاز دارند. علاوه بر این، رقابت در بخشهای پاییندست میتواند شدید باشد و شرکتها را به دنبال مقرونبهصرفهترین مکانها برای تولید سوق دهد که ممکن است همیشه کشورهای در حال توسعه نباشد.
تولید
در تولید، بهبود موقعیت در GVC میتواند منجر به انتقال از فعالیتهای کمارزشافزوده (مانند مونتاژ نهایی) به فعالیتهای باارزشافزوده بالاتر (مانند تولید قطعات پیچیده) شود. این امر میتواند منجر به ایجاد شغل برای کارگران ماهرتر شود. به عنوان مثال چین در چند دهه گذشته شاهد ارتقای قابل توجهی در زنجیره ارزش تولید خود بوده که منجر به افزایش تولید محصولات با فناوری پیشرفتهتر و ایجاد شغل در بخشهای با مهارت بالاتر شده است.
خدمات
زنجیرههای ارزش جهانی دارای پیچیدگیهای بیشتری نسبت به زنجیرههای داخلی هستند، لذا حضور در آنها نیاز به مشاغل خدماتی با مهارت بالا برای مدیریت این پیچیدگی و حفظ موقعیت در زنجیره دارد، لذا بهبود موقعیت در GVC میتواند منجر به رشد خدمات مرتبط، مانند خدمات لجستیک، مخابرات، حملونقل، امور مالی، حقوقی و پشتیبانی فنی شود. این امر میتواند منجر به ایجاد شغل در این بخشها شود. به عنوان مثال هند به عنوان یک مرکز جهانی خدمات برونسپاری، از بهبود موقعیت GVC خود در بخش خدمات بهرهمند شده که منجر به ایجاد میلیونها شغل در این کشور شده است.
نقش سیاستگذاران
سیاستگذاران در کشورهای در حال توسعه میتوانند با اقدامات زیر از مشارکت در زنجیرههای ارزش جهانی حمایت کنند، پیامدهای مثبت آن را افزایش دهند، جایگاه باارزشافزوده بالاتری در زنجیرههای ارزش جهانی کسب کنند و تاثیرات منفی آن مانند نابرابریها را کاهش دهند:
سیاستهای تجاری، زیرساختهای تجاری و انعطافپذیری بازار کار از موارد کلیدی هستند. سیاستهای تجاری یک کشور مقدار و نوع سرمایهگذاری خارجی را شکل میدهد و بنابراین تاثیر مشارکت در زنجیرههای ارزش جهانی بر بازار کار را تحتالشعاع قرار میدهد. رژیمهای تجاری بازتر به خاطر عدم محدودیتها در اندازه و کارایی بازار محلی، سرمایهگذاران خارجی را بیشتر به خود جذب میکنند. این سرمایهگذاران اکثرا در قالب صادرات فعالیت میکنند، از این رو احتمال تبدیل شدن تامینکنندگان محلی را به صادرکننده افزایش میدهند. علاوه بر این، سرمایهگذاران خارجی در یک محیط باز تجاری برای حفظ یکپارچگی با سایر کشورها از جدیدترین فناوریها استفاده کرده و احتمال انتقال فناوری را به کشورهای میزبان بیشتر میکنند.
– بهبود زیرساختهای تجاری میتواند مشارکت کشورهای در حال توسعه در زنجیرههای ارزش جهانی را توسعه دهد. این زیرساختها شامل زیرساختهای حملونقل و لجستیک، فناوری ارتباطات و اطلاعات، آموزش و مهارتدهی و توانمندسازی کسبوکارهای محلی است.
– آموزش و مهارتدهی، نقش مهمی در توانمندسازی نیروی کار کشورهای در حال توسعه دارد. با ارائه آموزشهای مهارتی و فنی مناسب، افراد میتوانند به بهترین شکل ممکن در زنجیرههای ارزش جهانی مشارکت کنند و وظایف باارزشافزوده بالاتری را بر عهده بگیرند. همچنین توانمندسازی کسبوکارهای محلی از طریق ارائه آموزشهای کارآفرینی و تسهیل دسترسی به منابع مالی و بازارهای جهانی نیز میتواند ارتقای مشارکت کشورهای در حال توسعه را تسهیل کند.
*پژوهشگر موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی
لینک خبر درج شده در روزنامه: https://jahanesanat.ir/?p=474972