بریکس؛ عامل دگرگونی معادلات جهانی و تقویت چندجانبه گرایی به همراه گزارش چاپ آن در روزنامه اقتصادملی
نشست تخصصی«جایگاه بریکس پلاس در نظام بینالملل: پیشنیازها و فرصتهای پیش روی ایران» با حضور دکتر حسین نوروزی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران، دکتر سجاد صادقی، فارغ التحصیل مقطع دکتری روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبایی، دکتر بهرام امیراحمدیان، استاد مدعو دانشگاه علامه طباطبایی، میرهادی سیدی، مشاور امور بین الملل و توافق های تجاری سازمان توسعه تجارت ایران و دکتر میرعبداله حسینی عضو هیات علمی موسسه و دبیر نشست در موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی، دکتر میرعبداله حسینی عضو هیات علمی موسسه و دبیر نشست به سیر تکوینی ایده بریک تا شکل گیری بریکس و بریکسپلاس و فرایند عضویت ایران؛ اهداف چندگانه بریکس و پیآمدها و فرصتهای پیشروی ایران پرداخت و گفت: بریکس نمادی از تغییر موازنه قدرت در قرن 21 میلادی است. این گروه که زمانی تنها یک ایده جسورانه در ذهن یک اقتصاددان بود، اکنون به نیرویی تبدیل شده که میتواند معادلات جهانی را دگرگون کند. از چالش سلطه دلار تا ایجاد نهادهای مالی جدید، از گسترش همکاریهای علمی تا شکلگیری سیاستهای جهانی، بریکس درحال ترسیم نقشه راهی برای آیندهای متفاوت با تقویت چندجانبهگرایی برای توسعه است.
وی با اشاره به تاریخچه شکل گیری بریکس از ریشههای شکلگیری گروه تا چشماندازهای آینده آن و عضویت ایران در بریکس افزود: ایده اولیه تشکیل بریکس به سال 2001 باز میگردد، زمانی که جیم اونیل (Jim O’Neill)، اقتصاددان گلدمن ساکس (Goldman Sachs)، در گزارشی با عنوان «ساختن بریکهای اقتصادی بهتر» به پتانسیلهای اقتصادی برزیل، روسیه، هند و چین اشاره کرد. او پیشبینی کرد که این 4 اقتصاد نوظهور تا سال 2050 به قدرتهای برتر اقتصادی جهان تبدیل شوند.
وی ادامه داد: این گزارش توجه بسیاری را به خود جلب کرد و زمینه را برای همکاریهای بیشتر بین این کشورها فراهم آورد. نخستین نشست رسمی سران بریک در 16 ژوئن 2009 دریکاترینبورگ روسیه برگزار شد. در این نشست، رهبران این 4 کشور بر لزوم همکاریهای بیشتر اقتصادی و سیاسی تاکید کردند. یک سال بعد، در سال2010، آفریقایجنوبی نیز به این گروه پیوست و نام آن به بریکس تغییر یافت. از آن زمان تاکنون، BRICS به طورمنظم نشستهای سالانه برگزار و در زمینههای مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی همکاریها را گسترش داده است. این گروه توانسته نهادهایی مانند بانک توسعه جدید و ترتیبات احتیاطی ذخایرارزی را ایجاد کند که نشان از عزم جدی آن برای ایفای نقشی مهمتر دراقتصاد جهانی دارد.
حسینی تصریح کرد: بریکس مخفف نام انگلیسی پنج کشور برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی است. این اصطلاح ابتدا در سال 2001 توسط جیم اونیل برای اشاره به این 4 اقتصاد نوظهور(BRIC) ابداع شد. درسال 2010، با پیوستن آفریقای جنوبی، نام آن به بریکس تغییر یافت. این کشورها ویژگیهای مشترکی دارند که آنها را از سایرکشورها متمایز میکند. همه آنها دارای اقتصادهای بزرگ و در حال رشد سریع، جمعیت زیاد و منابع طبیعی فراوان هستند.
وی با بیان اینکه این کشورها نفوذ قابل توجهی در مناطق جغرافیایی خود دارند و خواهان ایفای نقش بیشتر در امورجهانی هستند افزود: بریکس به یک گروه سیاسی-اقتصادی تبدیل شده که به دنبال افزایش همکاری چندجانبه و ایجاد تغییر در نظم جهانی است. این گروه با برگزاری نشستهای منظم سالانه و ایجاد نهادهایی مانند بانکتوسعه جدید، به دنبال تقویت موقعیت کشورهای درحال توسعه درعرصه بینالمللی است.
دبیر نشست اهداف اصلی بریکس را اصلاح نظام مالی جهانی؛ تقویت همکاریهای اقتصادی؛ کاهش وابستگی به دلار آمریکا؛ افزایش نفوذ سیاسی؛ همکاری در زمینههای علمی و فناوری؛ مقابله باچالشهایجهانی و گسترش عضویت (و کشور شریک) ذکر کرد و گفت: اعضای بریکس پلاس مفهوم «بریکس پلاس» به گسترش همکاری اعضا با سایر اقتصادهای نوظهور و کشورهای در حال توسعه اشاره دارد. این ایده در سال 2017 توسط چین مطرح شد و هدف آن ایجاد یک پلتفرم گستردهتر برای همکاریهای اقتصادی-سیاسی است.
وی اظهار کرد: در نشست سران بریکس در آگوست 2023 در ژوهانسبورگ آفریقایجنوبی، تصمیم گرفته شد که 6 کشور جدید به عضویت این گروه درآیند. عضویت این کشورها از 1 ژانویه 2024 آغاز شد، باستثنای آرژانتین که با تغییر دولت، از پیوستن انصراف داد. عربستان در ابتدا به بریکس نپیوست و اعلام کرد که هنوز در حال بررسی موضوع است. با پیوستن این کشورها، بریکس اکنون یک سوم مساحت زمین و 46 درصد از جمعیت جهان را در برمیگیرد. جمعا این اعضا 8/26 درصد از GDP جهان، 25 درصد صادرات جهان و 26 درصد جریان ورودی سرمایهگذاری مستقیم خارجی FDI جهان را به خود اختصاص دادهاند.
عضو هیات علمی موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی تصریح کرد: واحد پول بریکس یکی از مهمترین موضوعات مورد بحث در BRICS، ایجاد یک واحد پول مشترک برای کاهش وابستگی به دلار آمریکاست. اگرچه واحد پول رسمی بریکس وجود ندارد، اما تلاشهایی برای ایجاد مکانیسمهای مالی مستقل از دلار در جریان است. در نشست سران بریکس در سال 2023 در آفریقای جنوبی، اعضا متعهد شدند که امکانسنجی ایجاد یک ارز مشترک یا مکانیسم مشابه را بررسی کنند. برخی از اقدامات و پیشنهادات در زمینه واحد پول بریکس عبارت است از استفاده از ارزهای ملی؛ سیستم پرداخت بریکس؛ سیستم پرداخت بینبانکی فرامرزی چین؛ سیستمهای پرداخت ملی؛ ایده ارز مشترک. با این حال، ایجاد یک ارز مشترک با چالشهای زیادی روبرو است. تفاوتهای اقتصادی قابل توجه بین اعضا، سیاست پولی متفاوت و مسائل حاکمیتی از جمله موانع اصلی هستند. به همین دلیل، ایجاد یک ارز جدید برای استفاده در پرداختهای تجارت بینالمللی یا یک ارز دیجیتال برای تجارت بینالمللی، گزینههای عملیتری هستند.
وی با اشاره به فرآیند عضویت ایران در بریکس افزود: این فرایند از سالها قبل آغاز شد و در سال 2017، ایران در چارچوب «بریکس پلاس» امکان مشارکت در سازوکارهای بریکس را پیدا کرد. در همان سال، مذاکرات برای مشارکت ایران در بانک توسعه جدید بریکس نیز آغاز شد. در چند سال اخیر، تلاشها برای پیوستن به بریکس شدت گرفت. تا این که در چارچوب دکترین سیاست خارجی، بر اهمیت ارتقای دیپلماسی اقتصادی، چندجانبهگرایی، حضور فعال ایران در سازمانهای اقتصادی منطقهای و همکاریهای جدید جنوب-جنوب، سرانجام، طی نشست سرانبریکس درآگوست 2023، تصمیم گرفته شد که ایران به همراه چند کشور دیگر به عضویت این گروه درآید. عضویت رسمی ایران از 1 ژانویه 2024 آغازشد. عضویت ایران در بریکس از مهمترین تحولات در سیاست خارجی ج .ا . ایران طی سالهای اخیر بوده است.
وی از جمله پیامدها و فرصتهای عضویت ایران به بریکس را شامل افزایش قدرت سیاسی-اقتصادی؛ دسترسی به منابع مالی برای پروژههای زیرساختی؛ کاهش اثرات تحریمها (تا حدودی)؛ توسعه روابطتجاری؛ مشارکت در پروژههای زیرساختی و کاهش وابستگی به دلار عنوان کرد و افزود: تحریمها همچنان مانع بزرگی برای مشارکت ایران در اقتصاد جهانی است. برخی از اعضا به دلیل نگرانی از مجازاتهای آمریکا، در همکاری با ایران محتاط هستند. در ضمن روابط پیچیده ایران با برخی از کشورهای منطقه، میتواند چالشهایی را ایجاد کند. همچنین اقتصادایران در مقایسه با اعضای اصلی کوچکتر بوده و با مشکلات ساختاری مواجه است. این تفاوتها همکاری اقتصادی را دشوار میسازد.
حسینی بر تسهیل تجارت و مقررات زدایی، بهبود زیرساختها، بویژه در بخش حملونقل و لجستیک ایران تاکید کرد تا کشورمان بتواند از مزایای عضویت در بریکس بهطورکامل بهرهمند شود.
*کشورهای بریکس به دنبال کاهش برتری دلار آمریکا در تجارت هستند
در ادامه نشست، دکتر بهرام امیراحمدیان؛ استاد مدعو دانشگاه علامه طباطبایی گفت: تاسیس گروه بریکس (یک ساختار غیررسمی) بیشتر در راستای علایق روسیه با هدف غایی حذف دلار و ایستادگی در برابر آمریکاست. در حالی که هندوستان قدرت اقتصادی و سیاسی تاثیرگذار در نظم بینالملل و بزرگترین دمکراسی جهان در صدد بر هم زدن ساختارهای اقتصادی بین المللی نیست. چین هم در شانگهای و هم در بریکس در کنار روسیه است و نقشی دو جانبه بین غرب و شرق دارد، زیرا بیشترین صادرات را به غرب دارد و اولین شریک تجاری با آمریکا در صادرات و دومین در واردات است.
وی ادامه داد: کشورهای بریکس بیش از یک دهه است که به دنبال کاهش برتری دلار آمریکا در تجارت بوده اند، در درجه اول با افزایش استفاده از ارزهای خود برای تجارت، از جمله روپیه هند یا رنمینبی چین، همچنین فشار برای معرفی یک ارز جدید در سطح بریکس وجود دارد. در مجمع دوحه 2024 وزیر امور خارجه هند اعلام کرد که ما همیشه گفته ایم که هند هرگز طرفدار دلار زدایی نبوده است و در حال حاضر هیچ پیشنهادی برای داشتن ارز بریکس وجود ندارد.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: دلار که مدت ها ارز ذخیره اصلی جهان است، هنوز در قسمت اعظم تجارت جهانی استفاده میشود و بسیاری تردید دارند که ارز ذخیره جدید بریکس به اندازه کافی پایدار یا قابل اعتماد باشد که به طور گسترده برای معاملات جهانی مورد اعتماد قرار گیرد. همچنین، در یک سازمان همکاری انتظار میرود در بین اعضا همگرایی و همکاری وجود داشته باشد، ولی چین با وجود خرید نفت ارزان از ایران، با تحریم روسیه، نفت ارزانتر روسیه را جایگزین نفت ایران کرده است.
وی ادامه داد: روسیه با ایران رقابت میکند و چین در این میان بهره مند میشود. همچنین در کمربند و راه چین، «کریدور اقتصادی شماره شش» که از چین وارد آسیای مرکزی و سپس ایران شده و از ایران به آسیای غربی و اروپا می شود، از سوی چین بکار گرفته نشد (این مسیر جایگزین «مسیر چین، روسیه و بلاروس» میتواند از سوی اتحادیه اروپا تحریم شود).
وی هدف ایران در عضویت در ساختارهایی مانند بریکس را تقویت جایگاه خود در نظام بین الملل و بهره مندی از آن در تثبیت اوضاع اقتصادی و جذب سرمایه گذاری های خارجی عنوان کرد.
* تاکید بر تشکیل کارگروهی ملی دانشگاهی به منظور بررسی ابعاد عملکردی بریکس
در ادامه نشست دکتر سجاد صادقی فارغ التحصیل مقطع دکتری روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی به «بریکسو امکان ایجاد بلوک قدرت تحولخواه در نظام بینالملل» اشاره کرد و افزود: مطالعات در قالب رویکردسنجی مقالات یک دهۀ گذشتۀ روابط بینالملل ایرانی این گزاره را تقویت کرده که نوعی همگرایی قابل تشخیص است که نتیجۀ فرمولبندی نهایی برآیند آن عینکی نوین است که از دریچۀ آن میتوان به نظام بینالملل کنونی بهتر نگریست و وقایع بینالمللی را جامعتر تحلیل و آیندهپژوهی کرد. این عینک در حقیقت نوعی نظریۀ ایرانی برخاسته از خردجمعی دانشگاهی است که نام آن را «نظریۀ ایرانی سیستم توازن قدرت برخاسته از جنگ سرد جدید» نهادیم.
وی تصریح کرد: بر اساس مفروضات این نظریۀ ایرانی، یک بلوکمتحد از بازیگرانی تشخیص داده شده است که به دلیل بهرهمندی از مزایای نظام بینالملل کنونی «حافظو حامی وضعیت کنونی» هستند و همچنین بازیگرانی –دولتی و غیردولتی- تشخیص داده شدهاند که از وضعیت کنونی ناراضیاند و به صورت فردی در نظام بینالملل عمل میکنند؛ گروهی از این ناراضیان به دنبال تغییر جزئی و گروهی دیگر به دنبال تحول بنیادین نظام بینالملل کنونی هستند.
صادقی اظهار کرد: بخشی از تنشها و بحرانهای بینالمللی در جهان «پسا پسا جنگ سرد» ریشه در کشمکش میان «حامیان و حافظان وضعیت کنونی»و «ناراضیان از وضعیت کنونی» دارد. براساس این نظریۀ ایرانی اگر بازیگران ناراضی از وضعیت کنونی به مرور از سد اتحادهای استراتژیک موقت عبور کنند و به سمت همگرایی و شکلدهی یک بلوک قدرت متحد حرکت نمایند به مرور نظام بینالملل کنونی تبدیل به یک نظام دو قطبی که شامل دو قطب «حافظان وضعیت موجود» و «تحولخواهان» می شوند که در این حالت نوعی از سیستم توزیع قدرت از جنس «جنگ سرد جدید» حاکم میشود.
وی ادامه داد: این نظریۀ ایرانی یک فرآیند آیندهپژوهانه است که با شکلگیری بریکس و تقویت آن در قالب بریکسپلاس برخی از نشانههای ظهور بلوک متحد «تحولخواه» قابل رویت است که این موضوع نشان دهندۀ مبانی درست خردجمعی روابط بینالملل ایرانی در نگریستن به نظام بینالملل کنونی است.
صادقی گفت: با توجه به اتخاذ دکترین عملگرای نگاه به شرق در سیاستخارجی و با تمرکز بر تنگنای ایجاد شده به دلیل تکمیل شدن ساختار تحریمهای بینالمللی اعمالی، به نظر میآید که سیاستخارجی در بعد عملی مصرانه به دنبال پیوستن به اتحادهایی است که هدف نهایی آنها به چالش کشیدن وضعیت فعلی در نظام بینالملل است که در راس آن اتحادهای بریکس و شانگهای قرار دارند؛ تا جایی که برخی به این اتحادها به عنوان باشگاه تحریمیهای نظام بینالملل فعلی و فرصتی برای همگرایی در راستای تحول وضعیت فعلی نگاه میکنند.
وی وظیفۀ جامعۀ دانشگاهی را در این شرایط بررسی نقادانه و دقیق ابعاد این اتحادها از منظر منافع ملی دانست و افزود: سکوت پژوهشی در این زمینه نه نشانۀ اعتراض و مخالفت است بلکه به معنای بیتوجهی به نیازهای عینی جامعۀ دانشگاهی یا ابتلا به «سندروم کیسینجر» است.
وی بر تشکیل کارگروهی ملی دانشگاهی در راستای بررسی مسئلهمحور «ابعاد عملکردی بریکس» و «چالشها و فرصتهای پیشروی ایران در بریکس» تاکید کرد و گفت: این کارگروه به پژوهشهای علمی در زمینه جهتدهی و قرائت ایرانی از ساختار آیندۀ اتحاد را منطبق با نیازهای منافع ملی ایرانی ارائه دهد تا سیاستگذاران خارجی از چالشها و موانع پیشرو به اندازۀ مزایای آن آگاه شوند.
*عضو ایران در بریکس عامل چابکشدن نظام اقتصادی و رقابت با کشورهای مختلف
در این نشست دکتر حسین نوروزی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران به «عضویت ایران در بریکس و امکان بهرهبرداری از زیرساختهای مالی آن» پرداخت و افزود: جهان در حال تجربه تحولات جدیدی است. قدرتهای بزرگ با استفاده از توانمندیها، انگیزه، اراده و راهبردهای خود در جهت نقشآفرینی بهینه در عرصۀ بینالمللی با یکدیگر رقابت سخت و نرم مستمر دارند. برآیند این رقابتها در روندی از تعامل و تقابل نیروها است که محتوای نظم، مسیر حرکت و مناسبات کنشگران را جهت دستیابی به اهدافو منافع مشخص میکنند.
وی تصریح کرد: این کنش و واکنشهای متداخل و چندوجهی باعث اقدامات همگرایانه و واگرایانه هم میشود که باعث صیرورت نهادهای بینالمللی میشوند. این قبض و بسط مادی-معنایی خودش حاوی یک سیر تکاملی است. بنابراین، در سایۀ تحول نظام قدرت جهانی، نظمها و نهادها دچار تحول میشوند.
نوروزی اظهار کرد: الگوهای مختلفی از نهادها میتوانند در خدمت نظمسازی در فضای بینالمللی به کار آیند. نهادگرایی از منظر اقتصاد سیاسی بینالمللی مثل پلسازی است که در تسهیل مسیر ارتباطات سیاسی و مبادلات اقتصادی بینالمللی آثار مثبت چند سویه به بار میآورد.
این استاد دانشگاه فعالسازی دغدغههای اقتصادی و اجتماعی در سطح دوجانبه؛ ائتلافسازی در ترتیبات منطقهای و ظرفیتسازی در مجامع بینالمللی را از ضرورتهای روز دیپلماسی اقتصادی دانست و گفت: در فضای امروز بینالمللی، این پویش نو در حوزۀ بازیهای قدرتهای نوظهور قرار گرفته است که با شاخهای کردن نهادگرایی در راستای نظم جریان اصلی، برای خلق نهاد و الگویی از قدرت مبادلاتاقتصادی، به سازماندهی ایدهها و نیروهای خود میپردازند. این تلاشو کار ژرف، در برابر مشکلات و موانعی است که سالهاست نظم جریان اصلی (لیبرالی آمریکامحور) به آنها پاسخ بهینه نداده است. البته ناتوانی مدیریتی و مشکلات داخلی خود کشورهای توسعه نیافته هم عامل مهمی در این کاستیها و بحرانها بوده است.
وی بریکس را یک شاخۀ متصل ولی متفاوت از جریان اصلی نظم اقتصادی (غربمحور) در معماری سیاست و اقتصاد بینالمللی عنوان کرد که به مثابه یک بافت برجسته در ساختار اقتصاد سیاسی بینالمللی مورد لحاظ قرارگرفته است. یعنی هم در راستای اصول و موازین منطقی و مناسب نظم جاری و اقتصاد بازار است، و هم دارای نوآوریو مسیر جدایی از سلطه و کنترل آمریکایی است که برای جامعه جهانی ایجاد کرده است.
نوروزی از جمله اهداف بنیادین سهگانه در ضرورت و مشروعیت بانک توسعه جدید بریکس را همکاری در بهسازی و توسعه زیرساختها در کشورهای عضو؛ مساعدت در انجام طرحهای مختلف اعضا در راستای مقابله با تغییرات اقلیمی؛ و حمایت از اقتصادهای در حال ظهور و تقویت مبادلات جنوب-جنوب ذکر کرد.
این استاد دانشگاه، کمک در نیل به استفاده از انرژیهای پاک؛ اهتمام به ارتقای زیرساختهای حملو نقل که ارتباط میان مردم، بازارها و خدمات را افزایش دهند؛ اهتمام به مدیریت آبیاری، منابع آبی و بهداشت؛ اهتمام به توسعه شهری پایدار؛ اهتمام به حمایت از همکاری و همگرایی اقتصادی؛ اهتمام به ارتقای زیرساختهای اجتماعی و اهتمام به زیرساختهای دیجیتال را از اولویتهای سیاستهای بانک توسعه جدید عنوان کرد.
نوروزی افزود: ایران با عضویت در بریکس و چنین نهادهایی میتواند از مزایاو تسهیلات ارتباطی و مبادلاتی با آن و نهادهای مرتبط مثل بانک توسعه جدید استفاده کند. این فرصت باید با اقدامات دیگر در جهت حل اصولی مشکلات اقتصادی داخلی برای چابکشدن نظام اقتصادی برای تقویت توان تولید، تجارت و رقابت با کشورهای مختلف باشد. وی ادامه داد: اقدامات منطقهگرایی در قالب بریکس، شانگهای، اکو و ... باید با اجرا و تداوم طرحهای مشترک سرمایهگذاری بلندمدت همراه باشد تا وابستگی متقابل منطقهای و بینمنطقهای تقویت، تعمیق و معنا پیدا کند. همچنین بهبود موقعیت در نظام چندجانبهگرایی در اقتصاد سیاسی بینالمللی سبب میشود تا از سایر موقعیتها و مزایایی جهانی دور و محروم نشویم که این امر نیازمند همت بلند جدیدی برای مشارکت عالمانه و عزتمندانه در نظام اقتصاد و مبادلات جهانی است.
* عدم ثبات در مقررات در حوزه تجارت عامل عدم برخورداری حداکثری از منافع عصر جهانیشدن
میرهادی سیدی مشاور امور بین الملل سازمان توسعه تجارت ایران در این نشست به موضوع «پیشنیازهای ورود موفق ایران در بریکس» پرداخت و با اشاره به تحولاتی که در طول 30 سال گذشته در جهان رخداده، جهان فعلی را جهان همپیوندیهای عمیق اقتصادی –تجاری بین کشورها نامید.
وی گفت: در عصر جهانی شدن تلاش کشورها این است که موانع فرار راه هم پیوندی های اقتصادی و تجاری را بر طرف نمایند تا بتوانند از منافع عصر جهانی شدن حداکثر استفاده را به عمل آورند.
سیدی تصریح کرد: هر کشوری برای ورود به تعامل های عمیق اقتصادی و تجاری با کشورهای دیگر پیش نیازهایی لازم دارد. اساساً جهان پس از فروپاشی دیوار برلین توانست هم پیوندی های اقتصادی و تجاری را شکل دهد. قبل از آن به واسطه جنگ سرد، سیاست بین الملل دوران جنگ سرد مانع اصلی در شکل گیری پیوندهای عمیق بین کشورها بود. تنها وقتی جنگ سرد پایان یافت این امکان از نظر سیاسی ایجاد شد. البته همزمان گسترش ارتباطات و فناوری اطلاعات باعث تشدید این هم پیوندی شد.
وی با بیان اینکه ایران پیش نیازهای پیوند اقتصادی عمیق با کشورهای دیگر را کسب نکرده است، افزود: به همین جهت اگر بریکس تصمیم به عقد موافقت نامه تجارت آزاد بین اعضای خود بگیرد، ایران عملا آمادگی پیوستن به چنین تصمیمی را ندارد. چرا که در کشوری که قانون حداکثر استفاده از توان داخلی عملا مانع ورود هر کالایی که نشانه ای از ساخت داخل آن وجود داشته باشد میشود، چگونه میتوان تجارت آزاد با کشورها داشت. از طرف دیگر سیاست کماکان مانع پیوندهای اقتصادی ما با جهان می شود. هنوز به واسطه وجود تحریم ها می توان به صراحت گفت که دیوار برلین برای ایران فرو نریخته است. فضای بین المللی پیرامون ایران هنوز به ما امکان تعامل با جهان نمی دهد. هدف همه تحریم ها اساسا این است که ایران نتواند با کشورهای دیگر با سهولت کار کند.
وی، با اشاره به محیط بینالمللی و اثرات تحریمها که مانع بزرگی در جهت تعامل ایران با جهان است گفت: خود ما عامل اصلی ممانعت از تعامل با جهان هستیم. باور سیاستگزار در ایران این است که تعرفه گمرکی بهترین ابزاری است که ما را از بلای رقابت جهانی مصون میکند. این در حالی است که چنین تفکری در 50 الی 60 سال پیش رواج داشت و در عصر جهانی شدن باید از تعرفه های بالاتر به عنوان خودزنی یاد کرد.
وی ادامه داد: کشوری که تعرفه بالا در برابر واردات میگذارد، کشوری که مقررات خود در حوزه تجارت را با ثبات نکرده است عملا مانع از برخورداری حداکثری کشور از منافع عصر جهانیشدن میشود. باید بررسی شود که چرا ویتنامی که بیش از 300 میلیارد دلار صادرات در سال دارد، 73 درصد صادراتش ناشی از سرمایهگذاری خارجی است. اما ایران سرمایه گذاری خارجی نمیتواند جذب کند. یکی از دلایل آن اینکه ما هنوز روح زمان را درک نکرده ایم و عاشق سیاستهای 60 سال پیش هستیم.
سیدی افزود: ما قبل از اینکه به تشکلهایی مانند بریکس نیازداشته باشیم و با آنها پیوند تجاری ببندیم، حقیقتا نیاز داریم مشق داخلی خودمان را بنویسیم و بسیاری از سیاستها را تغییر دهیم و پیش نیازهای لازم را برای تعامل فعال با جهان دست و پا کنیم. در شرایط فعلی به هیچ وجه ما از نظر اندیشهای و سیاستهایی که مبنای عمل قرار دادهایم و از نظر شاخصهای آمادگی برای تعامل با جهان، واجد چنین آمادگیای نیستیم. در این میان تحریمها هم مانع عمدهای محسوب میشوند. مادامی که تحریم ها برداشته نشوند، حتی کار کشورهای دوست با ایران هم با دشواری قابل انجام است.
در خاتمه دبیر نشست تاکید کرد که بریکس، از زمان ایده بریک در سال 2001 و شکلگیری در سال 2009، به یکی از مهمترین بازیگران در صحنه اقتصاد و سیاست جهانی تبدیل شده است. هماکنون به یک بلوک ژئوپلیتیکی قدرتمند تبدیل شده که به دنبال ایجاد تغییرات اساسی در نظم جهانی است. با گسترش اخیر عضویت و افزایش همکاریهای اقتصادی و سیاسی، بریکس در حال تبدیل شدن به یک نیروی قابل توجه در شکلدهی به آینده روابط بینالملل است. تلاشها برای اصلاح نظام مالی جهانی، تقویت همکاریهای جنوب-جنوب و ایجاد نهادهای مالی مستقل، نشاندهنده عزم جدی آن برای ایفای نقشی پررنگتر در امور جهانی است. با این حال، بریکس با چالشهای قابل توجهی نیز روبرو است. تفاوتهای سیاسی و اقتصادی بین اعضا، رقابتهای داخلی و فشارهای خارجی میتوانند بر انسجام و اثربخشی گروه تأثیر بگذارند. توانایی بریکس در غلبه بر این چالشها و تبدیل شدن به یک نیروی یکپارچه و موثر در صحنه جهانی، تعیینکننده موفقیت آن در آینده خواهدبود.
1) بریکس جایگزین سازمانهای بینالمللی موجود مانند IMF و WB : بریکس به دنبال جایگزینی کامل با سازمانهای بینالمللی موجود نیست، بلکه تلاش میکند تا گزینههای جایگزین و مکمل ایجاد کند. بانک توسعه جدید بریکس و ترتیبات احتیاطی ذخایر ارزی، نمونههایی ازاین تلاشها هستند. هدف اصلی BRICS، افزایش نقش و نفوذ کشورهای در حال توسعه در نظام مالی جهانی است، نه لزوماً جایگزینی کامل نهادهای موجود.
2) اختلافات سیاسی اعضای بریکس: اختلافات سیاسی اعضا از چالشهای مهم گروه است. به عنوان مثال، تنشهای مرزی بین هند و چین یا رویکردهای متفاوت نسبت به مسائل جهانی میتواند بر همکاریها تأثیر بگذارد، با این حال، تاکنون اعضا توانستهاند علیرغم این اختلافات، در زمینههای مشترک همکاری کنند.
3) بریکس؛ چالش سلطه دلار آمریکا در اقتصاد جهانی: بریکس تلاشهایی برای کاهش وابستگی به دلار آمریکا انجام داده، از جمله افزایش استفاده از ارزهای ملی در تجارت درون گروهی و بررسی امکان ایجاد یک ارز مشترک. با این حال، جایگزینی کامل دلار در کوتاهمدت بعید به نظر میرسد. دلار همچنان از مزایای قابل توجهی مانند ثبات، نقدشوندگی بالا و پذیرش گسترده جهانی برخورداراست.
4) بریکس؛ به عنوان یک بلوک متحد در برابر غرب: اگرچه بریکس اغلب به عنوان یک بلوک در برابر غرب دیده میشود، اما واقعیت پیچیدهتر است. اعضای بریکس دارای منافع و روابط متفاوتی با غرب دارند. برای مثال، هند روابط نزدیکی با آمریکا دارد، در حالی که روابط روسیه با غرب تنشآلود است. بنابراین،BRICS بیشتر به عنوان یک پلتفرم برای همکاری و هماهنگی در زمینههای خاص عمل میکند، نه لزوماً یک بلوک متحد ضدغربی.