کارگاه آموزشی بهینه سازی منافع مشارکت در زنجیره های ارزش جهانی
کارگاه آموزشی«بهینه سازی منافع مشارکت در زنجیره های ارزش جهانی » به همت موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی و با همکاری مرکز بین المللی تجارت ITC و سازمان توسعه تجارت در روز دوشنبه 27 شهریور ماه در مرکز همایش های بین المللی صدا و سیما برگزار شد. این کارگاه با استفاده مجموعه-ای از مطالعات موردی و با تسهیل گری کارشناسان مرکز بین المللی تجارت و اساتیدی از دانشگاه روهدز افریقای جنوبی و دوک آمریکا، به بررسی سیاست ها، کسب و کارها و محیط های توانمندساز مشارکت در زنجیره های ارزش جهانی پرداخت.
در سخنرانی شروع به کار کارگاه، جناب آقای دکتر رضوی، ریاست موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی، به تشریح نقش زنجیره های ارزش جهانی در تحولات تجاری و صنعتی دنیای امروز پرداختند و تلاش برای درک جریان های تجاری فعلی بدون فهم درست از زنجیره های ارزش جهانی را بی فایده خواندند. ایشان در رابطه با مشارکت ایران در این حرکت پویای جهانی به دو ویژگی اساسی اقتصاد ایران اشاره داشتند؛ اول، پیگیری فعال سیاست های جایگزینی واردات برای بیش از سه دهه، که کماکان در ذهنیت سیاست گذاران تجاری و صنعتی ایران ماندگار است، باعث شده است که صنایع و تولید-کنندگان ایرانی عمدتا بر بازار داخل کشور متمرکز باشند و نگاه برون گرا چندان برای آنها اولویت نداشته باشد. موضوع دوم نیز ویژگی منبع محور بودن اقتصاد کشور است که صنایع ایرانی را عمدتا در کف زنجیره ارزش جهانی قرار می دهد.دکتر رضوی بامطرح نمودن این نکات، تاکید نمودند که با فهم بهتر معماری زنجیره های ارزش جهانی و تغییر رویکرد درون گرا در بنگاه های ایرانی بایستی به سمتی حرکت کرد که در داخل زنجیره های ارزش جهانی ارتقا یافته و کالاها و خدمات با ارزش افزوده بالاتری تولید نماییم .
جناب آقای آندرس آئرو، معاونت نهادها و کسب و کار مرکز بین المللی تجارت در ادامه ضمن تاکید بر نقش منقلب کننده زنجیره های ارزش جهانی در بازآرایی معماری تجارت در جهان، اشاره داشتند که مدل های صادرات محور صرف که در سال های دهه 70 و 80 بین کشورهای آسیای شرقی رواج پیدا نمود، در دنیای رقابتی جدیدی که زیر سلطه زنجیره های ارزش جهانی قرار دارد، کمتر مشاهده می شود؛ در مدل های توسعه کشورهای نوظهور فعلی، به مدد زنجیره-های ارزش جهانی رشد واردات و صادرات با هم تجربه خواهند شد، زیرا که برای هر نوع فعالیت اقتصادی جهانی، بنگاه ها از پایین زنجیره وارد نموده و به بالای زنجیره صادرات خواهند کرد. جناب آقای آئرو ضمن اعلام خرسندی از اقدام موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی در برگزاری این دوره های آموزشی تصریح کردند که مرکز بین المللی تجارت ITC، در ذیل ماموریت سازمانی خود از گسترش همکاری با سازمان های توسعه تجارت و تحقیقاتی ایرانی استقبال می نماید و به تشریح خدمات گستره مرکز بین المللی تجارت در این باره پرداختند.
این کارگاه در طول دو روز برگزاری به تحلیل و بررسی زنجیره های ارزش جهانی تولید محور و خریدار محور پرداخته و تجارب موفق کشورهای مختلف در صنایع خودروسازی، پلاستیک، پتروشیمی، داروسازی و پوشاک را ارئه خواهد نمود. روز دوم این کارگاه بصورت بخصوص بر تجربه کشور آفریقای جنوبی در ورود و ارتقا در زنجیره های ارزش جهانی صنایع خودروسازی و داروسازی متمرکز خواهد بود که توسط دکتر آوون اسکا از دانشکده مدیریت دانشگاه روهدز آفریقای جنوبی توضیح داده خواهد شد.
با تعمیق جهانی شدن و افزایش تجارت، کشورهای درحالتوسعه بر اساس مزیت نسبی خود به تولید و تجارت محصولاتی دست میزنند که این محصولات در عرصه جهانی وارد زنجیرهای از خلق محصول میگردد که به آن، زنجیره ارزش جهانی گفته میشود. از منظر تجارت کالایی، این زنجیره از مواد خام شروع شده و در نهایت به کالاهای مصرفی، کالاهای سرمایه ای و خدمات نهایی خاتمه مییابد. سطح توسعهیافتگی هر کشوری های که در نهایت مزیت نسبی آن کشور را میسازد، معین میکند که کالاهای صادراتی آن کشور در کجای این زنجیره قرار دارد و انتظار میرود که با توسعه یک کشور، صادرات آن کشور بیشتر کالاهایی را در برگیرد که در انتهای زنجیره قرار دارند.
زنجیره های ارزش جهانی به دو شکل تولید محور و خریدار محور قابلتفکیک است: در زنجیرههای ارزش جهانی تولید محور شرکت های چندملیتی کل فرایند تولید را کنترل می کنند و تجارت درون-بنگاهی غالب است و معمولاً در صنایع سرمایهبر و فناوری بر نظیر خودروسازی، الکترونیک و داروسازی قابل مشاهده است. سرمایه گذاری مستقیم خارجی در این زنجیره (در دهه های 1960 و 1970 میلادی، در کشورهای آمریکای لاتین و برخی از کشورهای آسیایی و آفریقایی تجربه شد) با سیاست های جایگزینی واردات همراه بود
برخلاف زنجیره های ارزش جهانی تولیدمحور، زنجیره های ارزش جهانی خریدارمحور صرفاً با استفاده از سرمایه تجاری صاحبان برندهای جهانی (مانند والمارت، نایک و استارباکس و نه شرکت های چندملیتی) اداره می شوند و در نتیجه، شبکه های پیمانکاری فرعی بین المللی تا حد زیادی جایگزین FDI میشود. بنگاه های تأمین کننده با مالکیت داخلی در این روش، به سرعت در حال ظرفیت سازی برای ساخت و تولید و صادرات خواهند بود.
بهطور واضح مشاركت در زنجيره هاي ارزش جهاني مي تواند زمينه هاي رشد اقتصادي را، بهواسطه مؤلفههایی چون تخصصي سازي و بهبود بهره وري بنگاه ها و دسترسي آنها به سرريز فناوري و دانش و در نتيجه افزايش درآمدها و اشتغالزايي فراهم آورد. از سوي ديگر مشاركت در زنجيره هاي جهاني ارزش مترتب چالش ها و خطراتي برای برخی کشورهای متکی به بازار داخلی نظیر ایران مي باشد. ماهيت سيال رقابت هاي بين المللي، تحولاتي نظير رشد و افول بخش-هاي مختلف اقتصادي و نيز جابجايي فعاليت ها در كشورهاي مختلف، میتواند یکسری هزینههای تعدیل براي اینگونه كشورها را به دنبال داشته باشد. سطح مشاركت يك كشور در زنجيره هاي ارزش جهاني، از عوامل مختلفي متأثر مي شود. بخشي از آن عوامل ذاتي هستند؛ نظير موقعيت جغرافيايي و منابع طبيعي؛ اما بخش ديگر عوامل نظير سرمايه انساني، زيرساخت هاي فيزيكي و فضاي كسب وكار و سرمايه گذاري توسط دولت ها قابل شكل دادن و هدايت هستند. سياست دولت ها در اين زمينه مي تواند نقش شمشير دولبه را ايفا کند. در عين اينكه سياست مناسب مي تواند موجب ارتقاي ظرفيت بنگاه ها، بهبود رقابتپذيري آنها، جذب سرمايه گذاري و ورود آنها به زنجیره های ارزش جهانی ها گردد، سياست نامطلوب نيز مي تواند از ظرفيت ها و قدرت رقابت پذيري بنگاه ها بكاهد. لذا تدوين سياست و چارچوب هاي مطلوب توسط دولت ها، براي حداكثرسازی منافع و حداقلسازی ریسک مشارکت در زنجیرهها موردنیاز است.
در این چارچوب، چالشهای مشارکت کشورهای درحالتوسعه نظیر ایران در زنجیرههای ارزش جهانی، بیش از آن که محدودیت واردات یا آزادسازی باشد، مدیریت روابط بین بنگاه های پیشرو خارجی و بنگاه های داخلی حاضر در حلقه های پایینی زنجیره ارزش، با هدف ارتقاء صنعتی و بالا بردن جایگاه آنان در زنجیره است.
امروزه اجزای اصلی زنجیره ارزش جهانی را فعالیت هایی نظیر تحقیق و توسعه، طراحی، خرید، تولید (ساخت)، توزیع، فروش و خدمات پس از فروش تشکیل میدهد. نکته قابل توجه این است که سهم فعالیتهای غیر ملموس در ایجاد ارزش افزوده در مقایسه با تولید و ساخت بالا میباشد. در ادامه شرح مختصری از فعالیتهای ملموس و غیر ملموس تشکیلدهنده زنجیره ارزش جهانی ارائه میشود:
1-تحقیق و توسعه محصولات جدید: این فعالیت شامل شرکتهایی میشود که فعالیتهای مربوط به تحقیق و توسعه و همچنین بهبود محصول و فرآیند و تحقیقات در مورد بازار و مصرفکننده را انجام میدهند.
2-طراحی: این مرحله شامل افراد و شرکتهایی میشود که خدمات طراحی زیباشناختی برای محصولات و اجزای آنها را در طول زنجیره ارزش ارائه میکنند. فعالیتهای مربوط به طراحی و استایل، با هدف جذب مشتریان، بهبود عملکرد محصول، کاهش هزینههای تولید و ایجاد مزیت رقابتی قابل توجه در بازار هدف صورت میگیرند.
3-خرید: این مرحله مربوط به فعالیتهای درونی مرتبط با خرید و حمل و نقل محصولات میباشد. این فعالیت شامل جابجایی فیزیکی محصول، همچنین مدیریت و ارائه فناوری و تجهیزات لازم برای هماهنگی زنجیره تأمین میشود. فعالیتهای لجستیکی این مرحله میتواند شامل هماهنگیهای تأمین و حمل از داخل کشور و یا خارج از مرزها باشد.
4-تولید: در این مرحله تولیدکنندگان اقدام به تولید میکنند. بعنوان مثال، تولیدکنندگان پوشاک، اقدام به برش و دوخت انواع پارچهها نموده و یا پوشاک مورد نظر را مستقیماً از الیاف موجود، بافته و تولید میکنند. طبقهبندی فرایند برش و دوخت، طیف متنوعی از شیوههای تولید اعم از پوشاک آماده پوشیدن و یا پوشاک سفارشی را در بر میگیرد. تولیدکنندگان پوشاک میتوانند پیمانکار باشند که عملیات برش و دوخت را بر روی مواد اولیه متعلق به دیگر شرکتها انجام میدهند و یا خیاطان و مقاطعهکارانی میباشند که پوشاک سفارشی برای مشتریان تولید میکنند. همچنین بنگاههای تولیدکننده میتوانند منسوجات را از دیگر بنگاهها خریداری نموده و یا خود اقدام به تولید آن کنند.
5-توزیع: پس از تولید، عملیات توزیع و فروش آن از طریق شبکهای از عمدهفروشها، نمایندگیها، شرکتهای لجستیکی و سایر بنگاههای ارائهکننده خدمات ارزش افزوده در مراحل پس از تولید، صورت میگیرد.
6-بازاریابی و برند سازی: این مرحله تمامی فعالیتها و شرکتهای مرتبط با قیمتگذاری، فروش و توزیع محصول، میگردد. این مرحله اغلب تغییری در محصول فیزیکی ایجاد نمیکنند. در این مرحله، محصول تولیدشده پس از ارزیابی به مشتریان فروخته میشوند (از طریق کانالهای فروش، موسسات و یا دولت).
7-خدمات: این مرحله شامل هر نوع فعالیت ارائه شده به تأمینکنندگان، خریداران یا کارمندان هر صنعتی میشود. نوعاً هدف این خدمات میتواند ایجاد تمایز برای تولیدکننده نسبت به سایر رقبا در بازار باشد (برای مثال ارائه خدمات مشاوره در مورد کسب وکار بینالمللی پوشاک و یا روندهای جاری در مد).