افزايش بهره وری و ارتقا توان توليد عامل توسعه صنعت لوازم خانگی
عضو هیات علمی موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، با تأکید بر اهمیت صنعت لوازم خانگی به عنوان یکی از صنایع پیشران توسعه صنعتی، بهبود فضای کلان اقتصادی در جهت راهبری نظام مند فعاليتهای صنعتی؛ ايجاد زيرساخت و توسعه تجارت، سازماندهی رقابت در ميان بنگاه های صنعتی و ارتقاء همکاری های بين بنگاهی، تسهيل يادگيری در سطح بنگاهی، انتشار فناوری و پيشبرد نوآوری در صنعت و تحول قانونی، ساختاری و نهادی محيط صنعت را در ارتقای صنعت لوازم خانگی موثر دانست و بر برنامه ريزی استراتژيک، افزايش بهره وری و ارتقاء توان توليد، ايجاد سرمايه انسانی و افزايش توانمندی های سازمانی، تعميق يادگيری، ارتقاء توانمندی های فناورانه و نوآوری و افزايش توان ارتباطی و تعاملی بنگاه در این راستا تاکید کرد.
به گزارش روابط عمومی موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی، مسعود کمالی اردکانی در میزگرد تخصصی با عنوان " الگوهای کسب و کار در صنایع لوازم خانگی کشور: فرصت ها و تهدیدها " که در موسسه به صورت مجازی برگزار شد، بر لزوم شناسايی الگوی توسعه بومی کسب و کار بنگاه های فعال ايرانی با توجه به وجود بنگاه های موفق ایرانی در عرصه های مختلف تولیدی اشاره کرد و اظهار داشت در حال حاضر درکشور بالغ بر 2500 کارگاه بزرگ صنعتی (بيش از 100 نفرکارکن) وجود دارد گفت: طی يک دهه اخير تعدادی بنگاه جديد شروع به فعاليت کرده است و درعين حال تعدادی نيز ورشکسته شده و از صحنه کسب و کار کشور خارج شده اند. نکته قابل توجه اينکه تعدادی از کارگاه های صنعتی کشور عليرغم مواجهه با چالشهای محيطی اعم از اقتصادی و نهادی نه تنها پيشرفتهايی داشته اند، بلکه توانسته اند بنگاههای بزرگ و رقابتی ايجاد کنند. حال سوال اینجاست که الگوی توسعه چنين کسب و کارهايی چگونه بوده است و در فضای سرمايه گذاری و محيط کسب و کار ايران چه عواملی در توسعه بنگاه ها موثرند؟ موسسه مطالعات در همین راستا مطالعاتی را از چند سال پیش آغاز نموده است که نتایج بخشی از این مطالعات برای کسب نظر از خبرگان حوزه در این نشست به اشتراک گذاشته می شود.
در ادامه، خانم دکتر فاطمی پژوهشگر حوزه فناوری و همکار این پژوهش با اشاره به مهمترین چالش های محیط کسب و کار بنگاههای ایرانی از جمله پیوند محدود با اقتصاد جهانی، رابطه ناهمگون دولت با بخش خصوصی، ویژگی های فرهنگی، رویکرد جایگزینی واردات، دسترسی به منابع ارزان، قوانین پیچیده و دست و پا گیر و نبود نهادهای تسهیل گر، رویکردهای اصلی در رشد و توسعه بنگاهها را منبع محور، موقعیت یابی و تکاملی مبتنی بر تجربه اقتصادهای دیرصنعتی شده عنوان کرد و اظهار داشت: در رویکرد منبع محور، تمرکز بنگاه بر قابلیتهای درونی به عنوان صلاحیت محوری در تعامل با محیط رقابتی برشمرده می شود. در رویکرد موقعیت یابی تمرکز بنگاه بر محیط کسب و کار و انتخاب راهبرد مناسب برای بهره برداری بهینه از منابع با توجه به موقعیت خود در برابر رقبا است. رویکرد تکاملی نیز مبتنی بر تجربه اقتصادهای دیرصنعتی می باشد.
فاطمی، تولید، بازاریابی و توزیع، قابلیتهای فناورانه و توانمندیهای سازمانی را چهار رکن اصلی این مطالعه میدانی عنوان کرد و افزود: ارتباط با تامينکنندگان، طراحی، مهندسی، توليد و ساخت و فناوری توليد و بسته بندی از جمله محورهای تولید و تبليغات و فروش، کانالهای توزيع، تحقيقات بازار، لجستيک و خدمات پس از فروش از جمله محورهای توزیع و بازاریابی است. این پژوهشگر، نظام توسعه منابع انسانی، يادگيری، ايجاد پيوند و شبکه سازی، تحولات ساختار سازمانی، نقش مديران، اهرم سازی منابع و توسعه مالکيت را در توانمندسازی سازمانی بنگاهها، موثر دانست و گفت: توسعه فناوری و سرمايه گذاری خارجی و تحقيق و توسعه از جمله قابلیتهای فناورانه در رشد و توسعه بنگاه ها است.
فاطمی در ادامه اعلام کرد در محور توليد الگوی ايرانی بنگاه های صنعت لوازم خانگی، معيار بسته بندی دارای امتياز بالاتری است ولی در مجموع مولفه های محور توليد در حدود 25 درصد الگوی مورد تاکيد کشورهای صنعتی و دير صنعتی می باشند. در محور توليد ارتباط با تامين کنندگان در حد محدودی توسعه يافته و بيشتر ناظر بر تامين مواد اوليه و تجهيزات مورد نياز با کيفيت استاندارد است و عملا برنامه برای توسعه اين رابطه و تبديل آن به رابطه ای دو سويه، ايجاد کانالهای ارتباطی منسجم و پايدار و همچنين شکل گيری سرمايه گذاری های مشترک ديده نمی شود. در معيارطراحی، مهندسی، توليد و ساخت، برنامه ريزی ها عموما معطوف به بهره برداری حداکثر از امکانات و تجهيزات موجود بوده است و کمتر برای تغيير ظرفيت توليد، طراحی خطوط جديد، تغيير رويکرد توليد به سمت مشتری مداری، ايجاد فرآيندهای تعاملی در بخش های مختلف و در نهايت بهره گيری از هم افزايی و تعامل بين بخشی برای ايجاد سطح بالاتری از ظرفيت توليد بهره گرفته می شود.
وی توجه اصلی در صنعت لوازم خانگی را بازار داخلی دانست و افزود: نبود برنامه ريزی بلند مدت برای حضور در بازارهای جهانی سبب شده که تمرکز بسيار کمی برای طراحی محصولات جديد و توسعه فناوری توليد وفرآيندها ايجاد گردد و به جز در شرکت های دارای شريک خارجی در ساير بنگاه های ايرانی اين ضعف به شدت قابل توجه است.
وی اظهار کرد: در محور بازاريابی و توزيع خدمات پس از فروش بيشترين اهميت (در حدود 50 %) و تحقيقات بازار کمترين اهميت (درحدود 15 %) را دارا است. در اين محور توجه اصلی بنگاه های ايرانی در صنعت لوازم خانگی بر کسب رضايت مشتريان از طريق آگاهی بخشی، مديريت توزيع، تحويل و نصب کالا، ارائه خدمات پس از فروش و گارانتی متمرکز است واستراتژی بازاريابی، تحقيقات بازار، صادرات و شيوه های مدرن انبارداری کالا چندان محور برنامه ريزی و سرمايه گذاری بنگاه ها قرار نگرفته است.
فاطمی ادامه داد در محور توانمنديهای سازمانی اساسا رويکرد بنگاه های ايرانی سنتی و با فاصله زياد از تحولات حوزه کسب و کار می باشد.حذف معيار يادگيری از الگوی ايرانی و اهميت پايين معيار اهرم سازی منابع و برقراری پيوند و شبکه سازی نشان می دهد که بنگاه های ايرانی در پی حرکت منفرد بوده و چندان برای رشد و توسعه خود نمی کوشند تا با بهره گيری از امکانات و قابليت های موجود مسير متفاوتی را به سمت افق های بلند مدت بپیمايند. اين پژوهش نشان می دهد که اگرچه بنگاه های ايرانی از نظر ايجاد بنگاه و ايجاد سلسله مراتب اداری و تحولات مالکيتی تا حدی در مسير الگوی کشورهای صنعتی و دير صنعتی حرکت کرده اند ولی عدم ايجاد و توسعه ساير معيارهای موجود در اين توانمندی سبب شده که همچنان فاصله بنگاه های موفق ايرانی با متوسط صنعت قابل توجه باشد. فضای بسته کسب و کار، تمرکز بر بازار داخل و تلاش بنگاه ها برای کسب رانت ها وکمک های اقتصادی به جای تمرکز بر بهبود توليد را می توان از ديگر دلايل قابل توجه در اين زمينه برشمرد.
وی يادگيری در حين کار، يادگيری تعاملی و تجمیعی را در رشد و توسعه بنگاه ها در فضای کسب و کار جهانی موثر دانست و گفت: برقراری شبکه های همکاری با تأمين کنندگان و مجموعه بنگاههای همکار، برقراری شبکه های همکاری با رقبا؛ ايجاد شبکه های فراگير از همه بنگاهها و نهادهای فعال در صنعت و برقراری ارتباط با شرکتهای خارجی و توسعه شبکه همکاری در شبکه سازی بنگاه ها نقش بسیار موثری دارند.
در ادامه این وبینار دکتر ابوطالب بدری، مدیرکل دفتر توسعه صادرات محصولات صنعتی و معدنی سازمان توسعه تجارت ایران با بیان اینکه در سال 1399، 308 میلیون دلار لوازم خانگی صادر شده که نسبت به سال قبل 4درصد رشد داشته و در نه ماه امسال 212 میلیون دلار لوازم خانگی صادر شده که نسبت به مدت مشابه سال 1399 رشد مشابهی داشته است.
وی مبارزه با فساد و قاچاق را در رشد و پیشرفت تولید کشور موثر دانست و افزود: وابستگی شدید مواد اولیه لوازم خانگی به نهاده های وارداتی، تعداد زیاد واحدهای تولیدی لوازم خانگی و بومی سازی فناوری این صنعت از جمله مشکلات صنایع لوازم خانگی است. بدری با اشاره به پتانسیل تجاری کشورهای اوراسیا گفت: صادرکنندگان و تولیدکنندگان باید از توافقات صورت گرفته کشورمان با این کشورها استفاده کنند.
دکتر عباس سقائی؛ عضو و دبیر هیات مدیره کانون هماهنگی دانش، صنعت و بازار صنعت لوازم خانگی نیز در این میزگرد ضمن معرفی این کانون اظهار کرد: این کانون با هدف ایجاد نقشه راه برای توسعه فناوری و نوآوری در صنعت لوازم خانگی ایجاد شده است. وی نبود شناخت کافی از بازار و نیاز مشتری، استفاده از پلتفرم های متفاوت برای یک محصول، ضعیف بودن کیفیت تامین کنندگان لوازم خانگی کشور، وجود برندهای کوچک متعدد لوازم خانگی، ضعف زنجیره تامین و آشنا نبودن این صنعت با سیستم نوآوری را از جمله چالش های اصلی این صنعت عنوان کرد.
عباس ابهری، قائم مقام مدیر عامل شرکت صنایع الکتریکی ناسیونال ایران با اشاره به اینکه سرعت علم نسبت به سرعت تولید افزایش یافته است اظهار کرد: عمر تکنولوژی در جهان به کمتر از یکسال رسیده است بطوریکه در این مدت چند مدل محصول جدید با فناوری جدید تولید می شود. وی بر رفع مشکلات حاکمیت با بخش تولید، سرمایه گذاری در بخش های کوچک و بزرگ در این صنعت و توجه تولیدکنندگان لوازم خانگی داخلی بر بخش مهندسی و نوآوری تاکید کرد و گفت: بزرگ ترین چالش این صنعت همسان نبودن نقطه نظرات حاکمیت با تولیدکنندگان و نبود زیرساخت های لازم برای صادرات لوازم خانگی است. وی بر تدوین استراتژی و پتانسیل های فنی ، علمی و مهندسی برای ورود به بازارهای جهانی لوازم خانگی تاکید کرد.
محمود قیاسی، مدیر بازاریابی و فروش شرکت امرسان در ادامه این میزگرد به استفاده از الگوهای کشورهای شرق آسیا در توسعه صنعت لوازم خانگی در کشور اشاره و عمده ترین مشکلات این صنعت را نبود تیراژ اقتصادی در کشور، به صرفه نبودن نوآوری در سطح کلان، نبود نیروهای انسانی متخصص و ماهر، عدم ثبات در فضای کسب وکار که مانع سرمایه گذاری می شود و به صرفه نبودن تحقیقات بازار، ذکر کرد.
کمالی اردکانی در پایان وبینار ضمن تشکر از اظهارات اعضای پانل، اعلام نمود، موسسه مطالعات ضمن حفظ ارتباط و تعامل خود با بنگاه ها و تشکل های بخش خصوصی، از نظرات کارشناسی آنها در توسعه و تداوم این مطالعات، بهره خواهد برد.